چکیده:
جنگ هشتساله ایران و عراق علاوه بر پیامدهایی که برای کشور بهدنبال داشت، موجبات شکلگیری ژانر جدیدی در سینمای ایران را فراهم آورد. در این میان محمدعلی باشه آهنگر علاوهبر تجربه مستقیمی که از جنگ داشته در نقش کارگردان نیز چندین فیلم در این ژانر تولید کرده است. درنتیجه فرض اصلی پژوهش این است که محمدعلی باشه آهنگر شیوهای خاص برای بازنمایی جنگ در آثار خود دارد. مقاله میکوشد با تمرکز بر فیلمهای «فرزند خاک» (۱۳۸۶)، «ملکه» (۱۳۹۰)، «سرو زیر آب» (1396)، نگاه و شیوه معنادهی وی را به جنگ و ابعاد آن بررسی کند؛ بهعبارتی سؤال اصلی مقاله این است که در آثار سینمایی محمدعلی باشه آهنگر، جنگ تحمیلی ایران و عراق چگونه بازنمایی میشود. در اینراستا از روش نمونهگیری هدفمند و تحلیل نشانهشناختی تلفیقی استفاده شد؛ بدین صورت که در سطح دادههای بصری از رویکرد تحلیل سازه «سِلبی و کادوری» (1380) و برای تحلیل متون گفتگوها از الگوی تحلیل روایی بارت بهره گرفته شد. بررسیها نشان داد این کارگردان در آثار خود رویکردی منحصربهفرد دارد که میتوان آثار وی را هم در رده سینمای جنگ قرار داد و هم منتقد جنگ؛ بهعبارتی رویکرد وی بهگونهای است که از ایدئولوژی و مکتب جاری خاصی تأثیر نپذیرفته است؛ در جایی که باید زبانی منتقد داشته باشد دریغ نکرده و بارها نیز از مضمونهای اصلی ژانر سینمای جنگ مانند رشادتها و تکریم شهادت استفاده کرده است. اینگونه نگاه و رویکرد واقعگرایانه به جنگ تحت تأثیر تجربیاتی است که کارگردان خود بهطور شخصی در جنگ و مناطق جنگی بهعنوان رزمنده داشته است. ازسوی دیگر تأکید بر جنبههای اجتماعی و پیامد انسانی جنگ باعث شده برخلاف بسیاری از آثار سینمای جنگ، کمتر بر عملیاتهای نظامی و صرفاً بر فضای جنگ تأکید کند.
main assumption of this research is that this filmmaker has a special way of representing war. Examining and focusing on this filmmaker movies including including "The Child of Dust" (2007), "The Queen" (2007), "Underwater Cedar" (2018), this study aim is to explain his points of view about the war and its issues. In this respect, a theoretical, purposeful sampling, and combined semiotic analysis has been used. Thus, Analyze of Structure (1380) method has been used for visual data and Barthes' narration model has been used to analyze texts. This study is showed that director has a unique approach in his films to simultaneously be in both categories of war cinema and criticism of war cinema. In other words, his approach has not followed a particular ideology, he has used criticize language, and has often used the main themes of war cinema genre, such as aversion and reverence for martyrdom. Such a point of view to the war is because of his direct experiences in war as a combatant, and has led him to represent the image of a war with a realistic approach. On the other hand, unlike many cinema of war, his emphasis is on social aspects and humanitarian consequences. This director is trying to represents a realistic, truth-based image of what happens in the war for human and their fate.