چکیده:
تصوف، وجه باطنی اسلام است که از سدة نخست هجری به صورتی زاهدانه جلوه نمود و به مرور متحول و به عرفان نزدیک شد. تصوف در آغاز به شکلی فردگرایانه بود و به مرور از قرون سوم و چهارم هجری، سمت و سویی نظاممندانه به خود گرفت. از این دوره به بعد، تصوف و اصول آن به صورت کتاب، مدون و به قول عدهای از حال به قال تبدیل شد. نظرات مختلفی برای پیشینه و وجه تسمیة واژة «صوفی» بیان شده است. همچنین پژوهشگران در مورد خاستگاههای تصوف در ایران در قرون نخستین هجری نیز نظرات متفاوتی ارائه کردهاند. برخی آن را برگرفته از جوهرة اسلام و برخی دیگر ریشة آن را در فرهنگ ایران پیش از اسلام میدانند. بعضی از پژوهشگران در زمینة تاثیرپذیری تصوف از عقاید مسیحیت و افکار بودایی، صابئی، گنوسی و نوافلاطونی استدلالهایی را نیز ارائه کردهاند. در این مقاله، با روش توصیفی- تحلیلی هر کدام از این نظریات به صورت اجمالی بررسی شده است. یافتههای پژوهش حاضر نشان میدهد که تصوف، ریشه در یک خاستگاه مشخص ندارد و از تمامی اندیشههای زمان خود، بنا به میزان تناسب، تاثیر پذیرفته، اما در نهایت، ایران را بستری مناسب برای اعتلای خود یافته است.
Sufism is an inner aspect of Islam which manifested itself in an ascetic form in the first century (AH), evolved over time, and came close to gnosis. At the beginning, Sufism followed an individualistic approach but gradually developed a systematic form from the third and fourth centuries (AH) onwards. Since then, Sufism and its related principles have been discussed in different books and documents. Various theories exist as to the etymology of the term “Sufi”. Moreover, different researchers have provided different views regarding the origins of Sufism in Iran during the early Hejira centuries. Some researchers have also presented a number of arguments on the influence of Christian, Buddhist, Sabian, gnostic, and neo-Platonic ideas and theories on Sufism. Following a descriptive-analytic method, this paper briefly examines each of these views. The findings of the study indicate that Sufism has no specific origin and has been influenced by all the prevalent philosophies of its time to some extent. However, it has eventually found Iran as a desirable context for its transcendence.
خلاصه ماشینی:
همچنين پژوهشگران در مورد خاستگاه هاي تصوف در ايران در قرون نخستين هجري نيز نظرات متفاوتي ارائه کرده اند.
در اين مقاله ، به موضوع بررسي خاستگاه هاي تصوف در ايران ، در چهار قرن اول هجري پرداخته شده است .
شيوة انجام اين پژوهش کتابخانه اي است ، نخست به اشتقاق واژة «صوفي» پرداخته شده و سپس ، نظريات مختلف در حوزة خاستگاه اصلي تصوف ايران ، ذکر شده و در نهايت تحليل و نتيجة نهايي ارائه خواهد شد.
وي در مورد خاستگاه هاي تصوف بحث کرده و البته به مسيحيت و اسلام در اين زمينه سهم بيشتري داده است (نيکلسون ، ١٣۵٧).
در بين نويسندگان ديگري که در مورد خاستگاه هاي تصوف بحث کرده اند، عبدالحسين زرين کوب بسيار دقيق و جامع به اين مسئله پرداخته است .
مقالاتي چون «آئين ماني و رابطة آن با تصوف ايراني» (جعفري، ١٣٨٧: ٧٢-٧٣(؛ «بازتاب فرهنگي کيش مانوي» (اسماعيل پور مطلق ،١٣٨١: ٣٢٣-٣٣۴(؛ «تطبيق منازل سلوک بودايي و برخي مفاهيم دهمه پده با ديدگاه عارفان مسلمان » (فتح اللهي و صحرايي، ١٣٩٠: ١١٩- ١۵۴( و کتاب صوفيان و بوداييان (عدلي، ١٣٩٣) نيز در زمينة ارتباط مذاهب مانويت و بودايي با تصوف ، نظراتي را ارائه کرده اند، البته کتاب اخير، بيشتر مربوط به پس از قرن چهارم هجري است .
تنها آثار زرين کوب به خصوص جستجو در تصوف ايران (١٣٧٩)، جامع بوده و به بررسي کامل تمام اين خاستگاه ها پرداخته است ، با اين تفاوت که دورة زماني آثارش ، محدود به قرن چهارم هجري نيست .