چکیده:
به منظورتحقق امنیت در حوزه های آب و غذا و برون رفت از چالشهای موجود و پیش روی در زمینه حفاظت محیط زیست، امروزه اندیشمندان رویکرد مدیریت جامع آبخیزهارا اثربخش و سودمند پیشنهاد مینمایند. ادراک واقعی و درست از مدیریت جامع آبخیزها مستلزم داشتن یک نگاه سیستمی بوده و در گرو شناخت و دخالت دادن تمامی ذینفعان در فرایند تصمیم گیریها می باشد.این امر، به نوبه خود موجب جلب مشارکت مردمی در اجرای سیاستها، راهبردها و برنامه های مدیریت منابع طبیعی می شود.این مقاله بر نقش فرهنگ و آموزههای دینی در تحقق مدیریت جامع و مشارکتی آبخیزها و ارتباط این آموزهها با موفقیت طرحهای مدیریت منابع طبیعی و محیط زیست تاکید دارد و در آن سعی شده است با آسیب شناسی فاصله موجود بین آموزههای دینی در مفاهیم نظری تا اجرایی شدن برنامهها، به منظور تحقق عملی این آموزهها راه حلهایی ارائه شود. نتایج نشان میدهد که ظرفیت بالایی برای جلب مشارکتجوامع محلی با تکیه بر آموزهها و نهادهای فرهنگی و دینی وجود دارد که بایستی به طور جدی مورد توجه سیاستگذاران و برنامهریزان در حوزه مدیریت منابع طبیعی ومحیط زیست ایران قرار گیرد.
To achieve water and food security, and to overcome the existing and future challenges in environmental protection, scientists propose the integrated watershed management approach as an effective and useful one. A real understanding of integrated watershed management depends on applying a systemic view as well as recognizing and involving all stakeholders in decision making process. This, in turn, promotes public participation in implementing policies, strategies, and programs for natural resource management. The emphasis of this paper is on the role of culture and religious teachings on integrated watershed management and their impacts on the success of natural resource and environmental management programs. The authors of the paper attempted to scrutinize the problem and identify the gaps between these teachings in theory and the real world in order to provide solutions for realizing these teachings. The analysis shows that there is a great capacity to promote the participation of local communities with the emphasis on culture and religious teachings which should be fully considered by policy makers and planners for natural resource and environmental management of Iran.
خلاصه ماشینی:
اين مقاله بر نقش فرهنگ و آموزه هاي ديني در تحقق مديريت جامع و مشارکتي آبخيزها و ارتباط اين آموزه ها با موفقيت طرح هاي مديريت منابع طبيعي و محيط زيست تاکيد دارد و در آن سعي شده است با آسيب شناسي فاصله موجود بين آموزه هاي ديني در مفاهيم نظري تا اجرايي شدن برنامه ها، به منظور تحقق عملي اين آموزه ها راه حل هايي ارائه شود.
سال نهم ، شماره شانزدهم ، پاييز و زمستان ١٣٩٩ در اين بين چگونگي ارتباط با بهره برداران و انتقال يافته هاي جديد علمي حفاظت منابع طبيعي و محيط زيست حائز اهميت فراوان است و همچنين ايجاد نظام مديريتي که ضمن حفاظت از منابع ، از نظر زيست محيطي سازگار و داراي پويايي اقتصادي و ايجاد زمينه مناسب براي ثبات جامعه روستايي را فراهم سازد، ضروري ميباشد (داودي و کاظمي، ١٣٨٩: ٣٧).
وجه تمايز اين پژوهش با پژوهش هاي قبلي در اين است که علاوه بر تشريح جايگاه مشارکت مردمي در مديريت جامع آبخيزها و حفاظت محيط زيست ، ديدگاه اديان ابراهيمي شامل يهوديت ، مسيحيت و نيز ديدگاه دين اسلام از منظر آيات ، احاديث و روايات و همچنين از نظر حقوقي و فقهي را مورد بررسي قرار ميدهد.
دولت بايد طريقه استفاده درست از اين منابع را در طرح آموزشي خود مورد توجه قرار داده و ضمانت اجرايي براي مديريت جامع منابع طبيعي و محيط زيست و نقش دين و آموزه هاي ديني در آن را نهادينه و اجرايي کند.