چکیده:
دسته ای از متخصصان انسان شناسی ، انسان را«موجودی فرومایه و پست»
نامیده و گروهی از روان پزشکان نیز ذهن بشر را«بیمار»اعلام کرده اند.بدون
تردید وجود بیماری اجتماعی علاوه بر تاثیر گذاشتن روی سیستم اقتصادی
یک جامعه ، سایر پدیده های اجتماعی را نیز متاثّر می سازد و می توان از آن به
عنوان یک پدیدة موثّر در فروپاشی ارزش های اجتماعی نام برد . در ادبیات
معاصر ایران به دلیل تغییر و تحولات سیاسی ، فرهنگی ، اقتصادی و ارتباطی
شاعران و نویسندگان در خلق آثار ادبی به مسائل و مشکلات موجود مردم
توجه می کردند که از جملة این نویسندگان ، نیما وشهریار در شعر و درویشیان
در داستان نویسی می باشند و عواملی چون جهل و ناد انی، فقر و رنج ، بخل ،
بندگی، طمع، ذلّت و استبدادزدگی و بی دردی و... را مانع رشد و پیشرفت
مردم ایران عصر پهلوی اول و دوم دانسته اند که از میان آن ها، نیما و درویشیان،
بیش از همه بر فقر در اشعار و نوشته هایشان تاکید نموده اند . در این مقاله
رویکرد رئالیس تی بیماری های اجتماعی (فقر و رنج و خواری ) در سروده های »
بررسی خواهد شد . بنابر این ، اشعار « نیما وشهریار و داستان های درویشیان
شهریار و نیما و داستان درویشیان با رویکردهای مختلفی قابل بررسی و تحقیق
است. از جمله : 1. رویکرد انسانی : انسان والا و ارزشی ، انسان های پست وحقیر، ساده لوح، آزاده و شهری و روستایی و .... 2. رویکرد اجتماعی : بی عدالتی
و تبعیض ، ظلم و ستم ، فقر و محرومیت ، امید و نامیدی ، رنج ، جهل و ....
3. رویکرد سیاسی : بیگانگان و نفوذ آنان ، استعمار و استثمار و مبارزه و خفقان
و استبداد و سیاهی و شکنجه و ... در م قایسة آثار نیما وشهریار با درویشیان
می توان گفت : شهریار ونیما ، وابسته به گروهی سیاسی و حزبی خاصی نیستند
و درویشیان در آثارش از عقاید سوسیالیستی در نوشته هایش استفاده می کند و
پیرو نویسندگان رئالیست سوسیالیست روس است . نیما وشهریاردر مبارزاتشان
به استبداد و تاریکی و استعمار به شکل عام می تازند و درویشیان به شیوة
خاص، نفوذ بیگانگان (آمریکا و اروپاییان ) در ایران را نفی می کند . نیما
وشهریاردر بیان انواع بیماری های اجتماعی ، مذهب را مورد نکوهش قرار
نمی دهند؛ بلکه در اشعارشان ، هویتهای مذهبی حضور دارد. درویشیان، اعتقاد
چندانی به هویت های مذهبی ندارد و در برخی از جاها ، مذهب را به تمسخر
می گیرد. درویشیان برای بزرگ نمایی محرومیت ، آشکارترین نمودهای فقر فقر
نان را می بیند. در صورتی که نیما وشهریار به انواع فقر (فقر اجتماعی فقر
فرهنگی) در اشعارشان اشاره می کنند.
خلاصه ماشینی:
بیماریهای اجتماعی در اشعار نیما و شهریار و داستانهای درویشیان با رویکرد رئالیستی احمد غنيپور ملكشاه 1 ، رضا عبادي جامخانه 2 ، خديجه نوروزي 3 چکیده دستهای از متخصّصان انسانشناسی، انسان را «موجودی فرومایه و پست» نامیده و گروهی از روانپزشکان نیز ذهن بشر را «بیمار» اعلام کردهاند.
در ادبیّات معاصر ایران به دلیل تغییر و تحوّلات سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و ارتباطی شاعران و نویسندگان در خَلقِ آثار ادبی به مسائل و مشکلات موجود مردم توجّه میکردند که از جملة این نویسندگان، نیما وشهریار در شعر و درویشیان در داستان نویسی میباشند و عواملی چون جهل و نادانی، فقر و رنج، بُخل، بندگی، طَمع، ذلّت و استبدادزدگی و بیدردی و...
در ادبیّات معاصر ایران به دلیل تغییر و تحوّلات سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و ارتباطی، شاعران و نویسندگان در خَلق آثار ادبی به مسائل و مشکلات موجود مردم توجّه میکردند که از جملة این شاعران ونویسندگان، نیما وشهریار و درویشیان میباشند و عواملی چون جهل و نادانی، فقر و رنج، بخل، بندگی، طمع، ذلّت و استبدادزدگی و بیدردی و...
نیما در شعر «مادری و پسری» که در اردیبهشت 1323 سروده و شرح فقر و درماندگی مردمی است که در کشور ثروتمند ایران در آتش فقر و فاقّه میسوزند، مردم بینوایی که دستانشان از همه جا کوتاه است، این شعر، بیانگر انواع بیماریهای اجتماعی است که نیما از نزدیک آنها را دیده و چنین سرود: «در دل کومة خاموش فقیر/ خبری نیست، ولی هست خبر/ دور از هرکسی آن جا، شب او/ میکند قصّه ز شبهای دگر/ فقر از هرچه که دربارش بود/ داد آشفته دراین گوشه تکان/ مادری و پسری را بنهاد/ پی نان خوردنی؛ امّا کو نان...