چکیده:
اقتصاددانان اولیه مانند آدام اسمیت و استاد وی در دانشگاه گلاسکو، اقتصاد را بر اخلاق متکی کرده بودند. به همین دلیل است که اقتصادی رفتاری می تواند اقتصاد را شفاف تر توضیح دهد. منکیو، در آخرین دیدگاهش، توسعه ی اقتصاد رفتاری را، خوشایند و سازگار می داند؛ همچنین ریچارد تیلر اثبات نموده که افراد مطابق با تئوریهای اقتصادی رفتار نمیکنند. چراکه بسیاری از متغیرهای خارجی و داخلی همچون احساسات بر انتخاب و تصمیم افراد سایه گستردهاند. از طرفی روان شناسان نشان دادند که روش های جدید عقلانیت الگوهای طبقه بندی شده ای را به دنبال دارد که نظریه های سنتی اقتصاد از تبیین آن ناتوانند. اقتصاد مرسوم و نئوکلاسیک با وجود تبیینهای قدرتمندی که درباره رویدادهای جامعه داشت بهدلیل نگاه مکانیکی و ماشینی به انسان و در نظر گرفتن فرض انسان عقلایی نتوانست انبوهی از تصمیمات و رفتارهای رایج زندگی انسانهای معمولی را توضیح دهد؛ اما ترکیب روانشناسی و اقتصاد و ... می تواند این ناهماهنگی ها را توضیح دهد.
در این پژوهش نشان داده ایم اقتصاد رفتاری را نه به معنای جایگزینی برای علم اقتصاد متعارف بلکه اصلاح کننده ساختمان نظریات این علم درنظر گرفته می شود. همچنین نشان داده ایم با اقتصاد رفتاری و تبیین های روانشناسی می توان کارا تر رفتار نمود. از طرفی رفتار فرد دیگر می تواند مارا تحت تاثیر قرار دهد و ما هم در برابر رفتار خطرناک کمتر یا بیشتر آسیب پذیر کند. جالب تر اینکه اقتصاددانان تا مدت ها بر آن بودندکه تصمیم گیری ها و اعتقادات افراد از قوانین و اصول منطقی پیروی می کند اما اقتصاددانان رفتاری و روانشناسان ثابت کردند افراد در برخی موارد کاملا غیر منطقی رفتار می کنند. همچنین در این پژوهش دریافته ایم که انسان در بیشتر اوقات بر اساس سیستم شناختی شهودی رفتار می کند که کاملا مخالف اقتصاد متعارف است.
Early economists such as Adam Smith and his professor at the University of Glasgow based economics on ethics. This is why behavioral economics can explain economics more clearly. Mankiw, in his last view, considers the development of behavioral economics to be pleasant and adaptable; Richard Tyler has also proven that people do not behave according to economic theories. Because many external and internal variables, such as emotions, have a wide shadow on people's choices and decisions. Psychologists, on the other hand, have shown that new methods of rationality follow classified patterns that traditional theories of economics cannot explain. Conventional and neoclassical economics, despite its powerful explanations of the events of society, could not explain many of the common decisions and behaviors of ordinary human life due to its mechanical and machine view of man and consideration of the rational human assumption. But the combination of psychology and economics, etc., can explain these discrepancies. In this study, we have shown that behavioral economics is not considered as an alternative to conventional economics but as a modifier of the structure of theories of this science. We have also shown that behavioral economics and psychological explanations can be handled more efficiently. On the other hand, the behavior of another person can affect us and make us more or less vulnerable to dangerous behavior. More interestingly, economists have long believed that people's decisions and beliefs follow logical rules and principles, but behavioral economists and psychologists have proven that people behave completely irrationally in some cases. In this study, we also found that humans often behave based on intuitive cognitive systems, which is completely contrary to conventional economics.
خلاصه ماشینی:
کانمن، نشان می دهد که چگونه قضاوتهای انسانی ممکن است راههای میانبری را فراهم کند که به طور سیستماتیک از اصول اساسی احتمالات، انحراف داشته باشند تا قبل از انتشار کار کانمن، اقتصاد دانان معتقد بودند که نیروی انسانی، تحت تأثیر انگیزه های منفعت شخصی، تصمیمات را به طور عقلایی اتخاذ می کنند کانمن این مدل پذیرفته شده را به چالش کشید و نشان داد که رفتار مردم توسط انگیزه های روانشناسی بیشتری تعیین می شود و اینکه این انگیزه ها، عوامل اقتصادی مهمی را می سازند (عرفانی،1382).
شکل 1: مسیر اقتصاد رفتاری (به تصوير صفحه مراجعه شود) منبع: یافته های پژوهش و رهبر و همکاران (1393)، (دادگر، 1396)، (تیموری و همکاران، 1396) در این شکل 1 از قسمت شهود که عامل تصمیم های غیر ارادی است کار آغاز می گردد و بخشی از اقتصاد رفتاری ایجاد می شود؛ در بخش بعدی اثر سرایت می تواند تصمیمات اقتصادی را دگرگون کند به دلیل اینکه مردم بیشتر از اینکه به اطلاعات دقیق توجه کنند به اطلاعات قابل لمس تر و عمومی تر عکس العمل نشان می دهند.
نظام مندیِ غیر عقلانی تصمیمات اقتصادی و پرداختن به واقعیات تورسکی و کاهنمن و همچنین تالر اغلب به عنوان نمونه هایی از محققانی ذکر می شوند که در آزمایش های خود نشان دادند که مردم در دنیای واقعی طبق نظریه ی سنتی اقتصاد رفتار نمی کنند (رهبر و همکاران، 1392 ).
, George Loewenstein & Matthew Rabin (2004), "Advances in Behavioral Economics," Princeton: Princeton University Press.