چکیده:
همانطور که هر انسان مذهبی بر اساس باورهای اعتقادی برخاسته از کتاب مقدس خود، پیشفرضها، اصول و اهدافی برای زندگی خویش برمیگزیند شهید سلیمانی نیز بر اساس قرآن کریم، مبانی اعتقادی داشت که پیشفرض حرکت او در زندگی بود و به صورت اصول حاکم در رفتار و گفتار و مسیر عملی او تجلی مییافت.ازجمله: ایمانمندی به خدا و قرآن و نوبت، ولایت مداری، دوستی اهلبیت(ع)، بصیرتمندی و ثبات قدم،دشمنی با دشمنان خدا (تبری) و دوستی با دوستان خدا (تولی)، جهاد با ستمکاران متجاوز، دفاع از مظلومان ، که همگی بر اساس آیات قرآن شکلگرفته بود.این نوشتار آیاتی که این باورها را در شهید قاسم سلیمانی به وجود آورد و مبانی و اصول زندگی این سردار سرافراز شد را بیان میکنیم تا دریابیم که چگونه فردیت شهید سلیمانی به مکتب شهید سلیمانی تبدیلشده و قابل الگو گیری برای دیگران است
خلاصه ماشینی:
مکتب شهید سردار سلیمانی بر اساس ایمان به خدا و پیامبران الهی و فرشتگان و کتب آسمانی ازجمله قرآن و ایمان به معاد پایهگذاری شده است و آثار این مطلب در عمل و گفتار ایشان تبلور یافت.
( حاكم حسكانى( از علماى اهل سنت قرن پنجم هجرى) از شش طريق از ابن عباس و ديگران نقل مىكند كه مقصود از« القربى» على (علیهالسلام) و فاطمه (عليها السلام) و فرزندان آنها هستند( شواهد التنزيل، ج 2، ص 186- 196)؛ تفسير روح البيان، ج 8، ص 311؛ تفسير الدر المنثور، ج 4، ص 177، تفسير مفاتيح الغيب، ج 27، ص 595 و تفسير كشاف، ج 4، ص 220) و در قرآن در پانزده مورد ديگر كه واژهى «القربى» بهکاررفته است، به معناى خويشاوندان نزديك است.
با توجه به اینکه سورهى شورى، در مكه نازلشده است، نزول اين آيه درمورد محبت آل محمد (صلیالله عليه و آله) اهميت دوچندان پيدا مىكند؛ چراکه روشن مىشود دوستى اهلبیت (عليهم ) از اوايل اسلام و در زمانى كه پيامبر (صلیالله عليه و آله ) در مكه بودند موردعنایت الهى بوده و بر آن تأكيد شده و آن را مزد رسالت قرار دادهاند و اين در حالى است كه در مكه شيعه و اهل سنت به معانى امروز وجود نداشت.
در مکتب سردار شهید سلیمانی بصیرت محور که راه امام خمینی و رهبر انقلاب را به خوبی شناخت و بر آن تأکید کرد و در وصیتنامه ایشان تبلوریافته است: « خداوندا!