چکیده:
«نظریه اعتبار» از بدیعترین مباحث در اندیشه محقق اصفهانی است که ایشان آن را طرح کرده، بسط داده و از آن در بسیاری از مسائل فقهی و اصولی بهره برده است. وی با پیشنهاد «اعتبار به مثابه دادن حد شیء واقعی به شیء دیگر و ایجاد فرد اعتباری برای آن» پاسخهایی نو برای مشکلاتی کهن یافته است و به همین سبب برای معرفی جوانب این مسأله در نهایةالدرایة و شرح مکاسب اهتمام ویژهای به خرج داده که حاصل آن، دستیابی به احکام و ویژگیهایی برای اعتبار است که در همه اعتباریات آنها جریان دارند. این احکام که به صورت پراکنده در آثار محقق اصفهانی آمدهاند، در تبیین ماهیت «اعتبار» و نیز کاربست آن در موارد مختلف و تشخیص امور اعتباری از غیر اعتباری راهگشایند. مقاله پیش رو، این احکام را گرد آورده و درباره هر یک توضیحی داده است. البته شناخت دیدگاه محقق اصفهانی در مسأله «اعتبار» نیازمند بررسی فراگیری است که مجالی گستردهتر میخواهد. از اینرو در اینجا بخشی از دیدگاه ایشان درباره «اعتبار» تبیین میشود؛ بخشی که کمتر بدان توجه شده است و از آن به «احکام اعتبار» تعبیر میشود.
خلاصه ماشینی:
محقق اصفهاني و به تبع ايشان علامه طباطبايي در تبيين ماهيت اين مفاهيم ، پذيرفته اند که «اعتبار»، دادن حد يک شي ء به شي ء ديگر است تا با اين کار، فرد و مصداقي جديد براي يک مفهوم پديد آيد و ادعا شود که حد ماهوي يک حقيقت که تنها بر افراد حقيقي آن صدق مي کند، با «اعتبار»، بر افراد ادعايي آن نيز صادق است و مفهوم مورد نظر، هم بر مصاديق واقعي و هم بر مصاديق اعتباري خويش صادق است .
با صرف نظر از مسأله ماهيت و با تأمل در وجود موجودات اعتباري نيز مي توان بساطت آنها را دريافت ؛ زيرا به تعبير محقق اصفهاني ، موجودات اعتباري در افق اعتبار زاده شده اند که اين به معناي حقيقي نبودن آنها و نداشتن اجزاي واقعي است و آنچه اجزاي واقعي ندارد، بسيط است (اصفهاني ، ١٤٢٩ق ، ج ١، ص ٣١٧).
٩. نبود تخطئه و تصويب در «اعتبار» روشن است که گزاره هاي واقعي به صدق و کذب يا تخطئه و تصويب متصف مي شوند؛ اما آيا مي توان گزاره هاي اعتباري را به صدق يا کذب متصف کرد؟ آيا همان گونه که در اخبار صدق و کذب معنا دارد و خبر مطابق با واقع ، صادق و خبر غير مطابق با واقع ، کاذب خوانده مي شود، در اعتبارات نيز مي توان سخن از صدق و کذب آنها به ميان آورد؟ از ديدگاه محقق اصفهاني تخطئه در اعتباريات ممکن نيست ؛ زيرا تخطئه در جايي معنا دارد که واقعيتي وجود داشته باشد و گزاره اي از آن واقعيت حکايت کند که در اين صورت ، مطابقت يا عدم مطابقت با واقع و صدق و کذب معنا خواهد داشت .