چکیده:
عالم ماخوذ است از علامت و در لغت عبارت است از آنچه از وی چیزی دانسته
شود؛ و در اصطلاح عبارت است از جمیع ماسوی اه جهان به اعتقاد عرفا نشان و
علامت حضرت باری تعالی است و اساسا عالم را از آن جهت عالم گفتهاند که علامت
نظام و هستی است و نگاه عارف به جهان» نگاه به اسماء ال است و ارتباط او با
موجودات هستی ارتباط با اسماء الهی است. عطار معتقد است عالم تجلی ذات باری
است. بعبارت دیگر چون سایه است نسبت به خورشید یا صورت است نسبت به آینه.
عطار در جایی دربارهی خیال و سایه بودن عالم چنین میگوید:
خیال است این همه عالم بیاندیش مبین آخر خیالی را از این بیش
تو یا دیوانه یا آشفته باشی که چندین در خیالی خفته باشید
(اسرار نامه، ص۴۱)
به اعتقاد عطارء عالم از آن جهت که مظهر اسماء ال است به حضرت حق علم
داشته و مطیع امر اوست.
در سجودش روز و شب خورشید و ماه سوده پیشانی خود بر خاک راه
(منطق الطیر، ص۸۴)
خلاصه ماشینی:
جمله ي عــالم به تــو بيــنم عــيان وزتـو در عــالم نمــي بيــنم نــشــان گرچــه چنــدين چشم ، گردون باز کرد هـم نديــد از راه تــو يـک ذره گـــرد٣ (منطق الطير، ص ٨٧-٨٦) عطار همچنين در اسرار نامه مي گويد: عالم مانند کف صابوني است که به ماسوره بگيرند و درآن بدمند و از آن حباب هاي رنگين بسازند که اين حبابها سرانجام از بين مي روند بنا براين انسان ها نبايد به زيبائي ها و ظواهر دل ببندند و خود را مشغول آن سازند.
49 شماره ٥، زمستان ١٣٨٩ باچه مـاند اين جهــان گويـم جواب آنکه بيند آدمي چيزي به خواب چون شود از خواب بـيدار اي عــزيز حاصل خوابـش نيابد هيچ چـيز٨ (پند نامه و بيسرنامه ، ص ٣٤-٣٣) به اعتقاد عطار، عالم از آن جهت که مظهر اسماء الله است به حضرت حق علم داشته و مطيع امر اوست .