چکیده:
اصناف در مبارزات انقلاب مشروطیت در کنار دیگر کنشگران اجتماعی و سیاسی مشارکت داشتند. تحقیقاتی که در مورد عاملین انقلاب مشروطیت انجام گرفته بیشتر به نقش و جایگاه روحانیان، روشنفکران و بازرگانان پرداخته است و نقش عاملیت نهاد اصناف چندان مورد توجه قرار نگرفته است شناخت این نقش برای تجزیه و تحلیل علل پیدایش و پیروزی مشروطیت ایران ضروری به نظر می رسد. در نظامنامه نخستین انتخابات مجلس شورای ملی شش قشر اجتماعی از جمله اصناف حق انتخاب شدن داشتند و 53 درصد ازکرسی های نمایندگی پایتخت به اصناف اختصاص یافته بود، با توجه به این گزاره سؤال اصلی پزوهش این گونه مطرح می شود که چرا و چگونه اصناف به چنین جایگاهی رسیدند که به تنهایی بیشتر از مجموع پنج طبقه اجتماعی مهم دیگر در مجلس دارای کرسی نمایندگی بودند؟ این فرضیه مفروض است که اصناف در دوران مبارزات انقلاب مشروطیت حضوری گسترده وتأثیرگزار داشته اند و به دلیل برخورداری از سازمان، دارای انسجامی نهادی بوده و به صورت سازماندهی شده و هماهنگ عمل کرده بنابراین نقشی اصلی در پیروزی مشروطیت داشته اند.
The guilds participated in the struggles of the Constitutional Revolution along with other social and political activists. Research on the perpetrators of the Constitutional Revolution has focused on the role and position of clerics, intellectuals and businessmen, and the role of the guild institution has not received much attention. Recognizing this role is necessary to analyze the causes of the emergence and victory of the Iranian Constitution . In the charter of the first elections to the National Assembly, six social strata, including the guilds, had the right to be elected, and 53% of the seats in the capital were allocated to the guilds. Did they reach a position where they alone had more seats in parliament than the other five major social classes? It is hypothesized that the guilds had a large and influential presence during the constitutional revolution and because of their organization, they had institutional cohesion and were organized and coordinated, so they played a key role in the victory of the constitution.
خلاصه ماشینی:
و با توجه به رونق اقتصادي کشور و توسعه تجارت با همسايگان و کشورهاي 1 guilds اروپايي و امنيت راه هاي داخلي و آرامشي که پس از چندين قرن فراهم شده بود، کسب و کار مردم وضعيت بهتري پيدا کرد و به تبع آن اصناف پيشه ور تسهيلات و شرايط بهتري براي عنوان کردن خود همچون يک نهاد نيمه مستقل شهري يافتند (کيواني، ١٣٧٩، ٩: ٢٧٥).
کلانتر دوره قاجار همانند کلانتر دوران صفوي اين وظايف را برعهده داشت : «تعيين کدخدايان محلات و ريش سفيدان اصناف با مشاراليه است ، به اين نحو که سکنه هر محله و هر صنف و هر قريه هر که را امين و معتمد دانند فيما بين خود تعيين و رضانامچه به اسم او نوشته و مواجبي در وجه او تعيين نموده و به مهر نقيب معتبر نموده به حضور کلانتر آورده تعليقه و خلعت از مشار اليه به جهت او باز يافت مينمايند بعد از آن متوجه رتق و فتق مهمات آنها ميگردد و در سه ماه اول هر سال کلانتر و نقيب کس تعيين و همگي اصناف را جمع نموده نزد نقيب دارالسلطنه ميبرند و بنيچه هر کس مشخص و نقيب مهر نموده ، به سر رشته کلانتر ميرسانند» (ميرزا سميعا، ١٣٧٨: ٤٧).
حاکم تهران به بهانۀ تثبيت قيمت قند و شکر، دو تن از بازگانان مورد احترام بازار را که تاجر شکر بودند به فلک بست در پي اين حادثه ، عده اي از تجار و کسبه دکان هاي خود را بستند رؤساي تجار و اصناف چنين صلاح دانستند که به مسجد شاه که جنب بازار است بروند وعلما را با خود همراه سازند (ملک زاده ، ١٣٨٣: ٢٦٦ ) روز بعد هم بازار بسته شد و اجتماع در مسجد شاه ادامه يافت .