چکیده:
چالش با زنان محجبه و مدارا نکردن با حجاب در این سالها به یکی از چالشهای میانفرهنگی بین دولتهای اروپایی و مسلمانان ساکن در غرب تبدیل شده است. این چالش نه چندان سطحی که بیشتر در قالب پروژة اسلام-هراسی نمایان میشود، موجب انسداد همزیستی مذهبی و خدشه در شعار تساهل در غرب شده است. موضع اروپا در قبال حجاب، در جهان اسلام و ایران به نحو بسیطی در راستای دینستیزی یا سیاست جنسی خاصی که ذاتی غرب مدرن است، معرفی میشود؛ حالآنکه شناخت و مواجهه با آن بهویژه توسط نخبگان فکری و فعالان فرهنگی، صورتبندی دقیقتری را میطلبد. در این مقالة تحلیلی که بر مبنای منابع و پژوهشهای دستاول انجام گرفته است، سعی شده با نگاهی به چالشهای حقوقی، رسانهای و مفهوم شهروندیِ فرهنگی موجود در «نظام فرهنگی اروپا»، تقابل با حجاب به مثابه مانع جدی این همزیستی و تنوع فرهنگی بازخوانی شود و اصلاح تصویر و بازنمایی متفاوتی از معنای حجابِ زن مسلمان نزد شهروندان و سیاستگذاران اروپایی مورد توجه قرار گیرد و درنهایت از خلال این تفاهم احتمالی، زمینهای برای اصلاح و ترمیم تعامل میانفرهنگی اسلام، شهروندان مسلمان اروپایی و سیاست فرهنگی در اروپا فراهم آید.
Recently, demonstrating intolerance against hijab and challenging veiled women have turned out as one of the intercultural challenges emerging between European governments and Muslims inhabiting in the West. Mostly reflected in the Islamophobia project, this not-so-superficial challenge, not only blocked religious coexistence, but also undermined the slogan of tolerance in the West. Europe's attitude towards the issue of hijab in the Islamic world as well as Iran is simply represented and analyzed based on western anti-religion outlook or a particular sexual policy that is inherent in the modern West. However, recognizing and dealing with this issue especially by intellectual elites and cultural activists, demands a more precise formulation. This analytical study, based on primary sources and original researches, by looking at challenges related to the law, media and the concept of cultural citizenship in the “European cultural system” aims to reinvestigate the confrontation against hijab as a serious obstacle to this coexistence and cultural diversity. It also tries to focus on reforming the existing image as well as offering a different representation of the meaning of Muslim women’s hijab for European citizens and policymakers. Hence, through the formation of this likely understanding a path will be paved out for the reformation as well as the restoration of the intercultural interaction of Islam, European Muslim citizens, and cultural policy in Europe.
خلاصه ماشینی:
com چکيده چالش با زنان محجبه و مدارا نکردن بـا حجـاب در ايـن سـالهـا بـه يکـي از چالشهاي ميانفرهنگي بين دولتهاي اروپايي و مسلمانان سـاکن در غـرب تبديل شده است.
در اين مقالة تحليلي که بر مبناي منابع و پـژوهشهـاي دسـتاول انجام گرفته است، سعي شده با نگاهي بـه چـالشهـاي حقـوقي ، رسـانهاي و مفهوم شهروندي فرهنگي موجود در «نظام فرهنگي اروپا»، تقابل بـا حجـاب به مثابه مانع جدي اين همزيستي و تنـوع فرهنگـي بـازخواني شـود و اصـلاح تصوير و بازنمايي متفـاوتي از معنـاي حجـاب زن مسـلمان نـزد شـهروندان و سياست گذاران اروپـايي مـورد توجـه قـرار گيـرد و درنهايـت از خـلال ايـن تفاهم احتمالي ، زمينهاي براي اصـلاح و تـرميم تعامـل ميـانفرهنگـي اسـلام، شهروندان مسلمان اروپايي و سياست فرهنگي در اروپا فراهم آيد.
موضـوع اصـلي ايـن مناقشـة نظري بر اين اصـل اسـتوار اسـت کـه آيـا هـمگرايـي اروپـا بـهويـژه در عرصـة فرهنگـي بـه سيطرهجويي (هژموني) فرهنگي منجر نميشود؟ به بيان ديگر در اين فراينـد، يکسـانسـازي فرهنگي اروپايي بر پاية ارزشهاي برخاسـته از سـابقة تـاريخي و روشـنگري، سکولاريسـم، اومانيسم و فرايندهاي راديکالشده، خردهفرهنگهاي هويتي چه سرنوشتي خواهند داشت؟ آيا همانگونه که برخي انديشوران منتقد چون کاکس معتقدند، فرهنگ اروپايي بـه سـمت حاشيهگذاري گروههاي هويتي متفاوت از خود ميرود؟ در اين صـورت آيـا بازتـابي چـون شکلگيري هويـت مقاومـت (بـه قـول کاسـتلز) بـه دنبـال خواهـد داشـت؟ يـا اينکـه شـاهد چندفرهنگگرايي پيشنهادي برايان في در اروپا خواهيم بود که هر گروه هويتي، در عرصـة «زيست جهان» با رويکرد خطاي شناختي و باورپذيري خود در مفاهمـة ديگـري و گريـز از نــزاعهــاي هــويتي مــيکوشــد؟ (بــه نقــل از طباطبــايي و صــفوي همــامي، ١٣٩١، ص١٧) بهطورکلي هويت اروپايي در درجة اول ابعادي فرهنگي دارد.