چکیده:
استقرار یک شبکه امن پولی و مالی و تقویت سلامت در نظام بانکی از مباحث مهم در ادبیات روز بانکداری میباشد که جهت دستیابی به این اهداف موضوع استقرار حاکمیت شرکتی در سازمانهای فعال در نظام بانکداری در کنار سایر عوامل موثر از اهمیت بهسزایی برخوردار است. با توجه به
اینکه اصول حاکمیت شرکتی تبینکننده عدالت، شفافیت و پاسخگویی در سازمانهاست، اجرای موثر آن در سیستم بانکی منجر به افزایش کارایی سرمایه، کاهش ریسکهای سرمایهگذاری، افزایش ثبات مالی، کاهش نرخ هزینه سرمایه و بهتبع آن ترغیب فعالان حوزه اقتصادی برای سرمایهگذاری بیشتر میگردد. از مولفههای اخلاقی هر فعالیت اقتصادی در اسلام ایجاد عدالت، صداقت و تساوی حقوق است تا به تمام ذینفعان اطمینان بخشد که حقوق آنان رعایت میگردد. بنابراین وظیفه بانکداری اسلامی تطبیق قوانین شریعت با اصول متعارف بانکداری مدرن میباشد، بهطوریکه اهداف شخصی ذینفعان را بدون اینکه وظیفه رفاه اجتماعی را نادیده بگیرد حفظ نماید. این مقاله به بحث پیرامون ماهیت، کاربردها و مقایسه اصول اسلامی حاکمیت شرکتی با اصول متعارف آن با توجه ویژه به OECD میپردازد و ضمن توضیح اولویتهای اولیه حاکمیت شرکتی که در موسسات مالی اسلامی که منحصر به فرد هستند، تاثیرات حاکمیت شرکتی اسلامی را
برنظام اعتباری موسسات مالی اسلامی بررسی مینماید. میتوان نتیجه گرفت اگرچه اقتصاد اسلامی عمدتا عملکرد مشابه با اقتصاد متعارف را دارد اما همیشه یک شکل مشخصی از تفاوتها بین هر دو اصول در
پیادهسازی آنها وجود دارد. از اینرو دیدگاه اسلامی حاکمیت شرکتی با در نظر گرفتن مسئولیت و وظایف بیشتر دارای افق گستردهتری میباشد.
The establishment of a monetry and financial security network in the banking system is one of the important issues in banking literature. In order to achieve these goals, the issue of the establishment of corporate governance in active organizations in the banking system, along with other influential factors, is very important. Due to the fact that corporate governance principles combine justice, transparency and accountability in organizations, its effective implementation in the banking system has led to increased capital efficiency, reduced investment risks, increased financial stability, lower capital cost rates and, consequently, encouraging economic activists to invest more. The ethical components of every economic activity in Islam are the creation of justice, integrity and equality of rights, in order to ensure that all its stakeholders are respected. Therefore, the task of Islamic banking is to implement the laws of the Sharichr('39')a with the principles of modern banking, in a way that preserves the personal goals of the stakeholders without neglecting social welfare. This paper discusses the nature, uses, and comparison of Islamic principles of corporate governance with its customary principles, with particular attention to the OECD, and, while explaining the primary priorities of corporate governance that are unique in Islamic Financial Institutions, the effects of Islamic corporate governance On the credit system of Islamic Financial Institutions. It can be concluded that although the Islamic economy is largely similar to conventional economics, there is always a certain form of difference between the two principles in their implementation. Therefore, the Islamic corporate governance perspective has broader horizons with respect to its obligations and responsibilities.
خلاصه ماشینی:
اصول حاکميت شرکتي از منظر بانکداري اسلامي در مقايسه با اصول متعارف در بهبود نظام اعتباري بانک ها 1 مرجان کلائي 2 حسين نوريزاده تاريخ دريافت :١٣٩٧/٠٢/٢٥ تاريخ پذيرش :١٣٩٧/٠٦/٠٧ چکيده استقرار يک شبکه امن پولي و مالي و تقويت سلامت آن از مباحث مهم در ادبيات روز بانکداري ميباشد کـه جهت دستيابي به اين هدف موضوع استقرار حاکميت شرکتي در سازمان هاي فعال در نظـام بـانکي در کنـار ساير عوامل موثر از اهميت به سزايي برخوردار است .
بـا وجـود آن کـه فراتـر از مرزهـاي سـاختاري متنوع فرهنگي، حقوقي و اقتصادي کشورها چهار رکن بنيادين حاکميت شرکتي انصاف ، شـفافيت ، پاسخگويي و مسئوليت پذيري در تمام چارچوب هاي حاکميـت شـرکتي مطـرح اسـت ، در سـاختار اصول اسلامي حاکميت شرکتي ٢ (IPCG) در نظام بانکداري اسلامي علاوه بر موارد يادشده ، رکـن 3 مهم مطابقت با قوانين شريعت اسلام نيز در آن موجود ميباشد.
٣ در زير بخش هاي اصلي اصول OECD و تفسـير آن هـا بيـان شـده است : اصل ١: فراهم آوردن پايه براي چارچوب موثر حاکميت شرکتي تفسير: چارچوب حاکميت شرکت بايد بازارهاي شفاف و کارآمد را ارتقا بخشد، بـا حاکميـت قـانون سازگار باشد و تقسيم مسئوليت بين مقامات نظارتي و اجرايي را به روشني بيان کند.
4. Accounting and Auditing Organization of Islamic Financial Institutions (AAOIFI) براي بهبود حاکميت در موسسات مالي اسلامي به کار گيرند ايـن اسـت کـه ابزارهـايي بـراي حـل اختلافات در مورد اين که آيا موسسه مالي اسـلامي در اجـراي روش هـاي عمليـاتي خـود بـا اصـول شريعت سازگار رفتار ميکند يا نـه ، فـراهم کنـد.
Jahanara Sajjad Ahmad, Corporate Governance in Islamic Banks, Hawkamah, Principle 1.