چکیده:
مصرفگرایی به معنای اصالتدادن به مصرف در جوامع سرمایهداری برای پوشش تولیدات انبوه سرمایهداری از یکسو و از سوی دیگر برای تأمین آزادیهای فردی بیشتر و دستیابی به هویتی مستقل شکل گرفت. از این رو این پدیده نه به عنوان امری مذموم و مطرود بلکه پذیرفتنی و ضروری برای حیات اقتصادی اجتماعی جوامع تلقی میشود. شواهد زیادی نشان میدهد مردم کشورهای دیگر با ارزشها و هنجارهای مختلف از جمله ایران نیز چنین الگویی را برای زندگی اجتماعی اقتصادی خود برگزیدهاند. اما از نقطهنظر آموزههای اسلامی، مصرفگرایی و ابعاد و شاخصههای آن میتواند به عنوان یک پدیدۀ مستحدثه مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد تا درک صحیحی از آن در میان مردم و نخبگان شکل گیرد. از اینرو در این مقاله اولاً شناسایی شاخصههای دقیق این پدیده به روش توصیفی- تحلیلی با بهکارگیری آثار اندیشمندان و متفکران غربی و ثانیاً تطبیق این الگو با شاخصههای متناظر با آن در الگوی اسلامی مصرف که منطبق بر اصول، قواعد و آموزههای اسلامی استخراج شدهاست، مسئلۀ اصلی تحقیق است که پاسخ به آن میتواند برای سیاستگذاری اصلاح الگوی مصرف، دلالتهای سودمندی ارائه بخشد و جامعه را به اقتصاد و فرهنگی پیشرو، پویا و مقاوم نزدیکتر سازد. یافتههای مقاله نشان میدهد در چندین حوزۀ مفهومی نظیر آزادی، استقلال، منزلت اجتماعی، رشد اقتصادی، زیستمحیط، عدالت اجتماعی و... افتراقات جدی میان دو الگو وجود دارد که الگوی اسلامی مصرف اگر بهکار بسته شود ضمن حذف بسیاری از پیامدها و آثار سوء مصرفگرایی غربی، مزایای ادعایی آن و بلکه امتیازاتی دیگر را به دنبال خواهد داشت.
Consumption means the promotion of consumption and the purpose of life to be used in capitalist societies to cover the mass production of capitalism on the one hand, and on the other hand to provide more individual freedom and gain an independent identity. Hence, this phenomenon is not regarded as disingenuous but desirable and necessary for the social and economic life of societies. Many evidence suggests that other countries of the world, with different values and norms, including Iran, have chosen such a model for their socio-economic life. But from the point of view of Islamic teachings, consumerism and its dimensions and attributes can be analyzed as a new phenomenon. Therefore, in this paper, the identification of the exact characteristics of this phenomenon by descriptive-analytical method with the use of the works of Western thinkers and thinkers and then its comparison with Islamic principles, rules and teachings and, in other words, the Islamic model of consumption, is to be considered so through this comparison, to be able to provide useful implications for policy making and to bring society into a leading, dynamic, and resilient economy and culture.
The findings of the paper show that there are three different levels in several conceptual areas such as freedom, independence, social status, economic growth, environment, social justice, etc. There are serious differences between the two patterns that the Islamic model of consumption, if employed, will eliminate many of negative consequences and effects of Western consumerism, and make its alleged benefits, but also more.
خلاصه ماشینی:
ir مقدمه اکنون الگوي مصرف گرايي غربي با اشکال مدرن آن به الگـوي غالـب در دنيـا و حتـي متأسـفانه در کشورهاي اسلامي و بويژه ايران تبديل شده است بطوري که بخش عمده اي از مـردم و مسـئولان و دانشگاهيان و حتي مذهبيها الگوي مصرفشان بر اين الگو استوار است و ايـن الگـو بـه عنـوان يـک پارادايم حاکم توانسته عرصه هاي مختلف زندگي يک ايراني مسلمان از تفريح ، ميهمـاني و سـرگرمي گرفته تا خانواده و معاشرت ها و حتي هيئات مذهبي و مراسم هاي معنوي را تحت الشعاع خود قـرار دهد.
بنـابراين مـا در ايـن مقاله با چنين درکي از پيچيدگي اين پديده و اهميت و ضرورت آن در ميان علوم اجتماعي غربي به سراغ تبيين تعريف آن رفته و سعي مينماييم با ارائه ي شاخص هاي استخراجي مبتني بر مطالعـات کتابخانه اي و اينترنتي و به روش توصيفي و تحليلي عميق ، به موشکافي دقيق مصرف گرايي پرداخته در گام بعد مبتني بر آموزه هاي اسلامي، درصدد نقـد و بررسـي شاخصـه هاي مصـرف گرايي از نگـاه اسلامي و نگاه مطلوب اسلامي بـه الگـوي مصـرف برخـواهيم آمـد و آن گـاه رابطـه ي ميـان الگـوي مصرف گرايي و الگوي مطلوب مصرف از ديدگاه اسلام را به اجمال بررسـي نمـوده و نقـاط افتـراق و اشتراک اين دو الگو را استخراج مينماييم و آن گاه از يافته هاي تحقيق در جهت سياست گذاري براي اصلاح الگوي مصرف جامعه به سمت وضع مطلوب و نقش دستگاه هاي فکري و فرهنگي و اقتصـادي کشور در اين زمينه ، دلالت هايي مهم را ارائه خواهيم داد.