چکیده:
محور اصلی مقالۀ حاضر، گزارش چالشهای رخدادۀ مذهبی در بحران کرونا و مصادیق و جزئیاتی از این چالش در ایران با نگاهی جامعهشناختی است. با توجه به فرضیات و پیشبینیهای گوناگون مطرحشده، از جمله افول دین و دینداری و چیرگی سکولاریسم بر اثر بحران کرونا، و چالشهای سهمگینی که در برابر مذهب برانگیخته است، مقاله به برونداد این چالشها و پاسخ به این پرسش میپردازد که آیا در دورۀ پساکرونا دین تضعیف میشود یا به محاق میرود؟ روش مطالعه، اسنادی و گزارشی ـ توصیفی و تحلیلی است و نظریۀ کارکردگرایی دورکیم[1] و وبر[2] به عنوان چارچوب تئوریک مقاله در نظر گرفته شده است. در پایان، این نتیجه به دست آمده است که بر اثر بحران کرونا کارکردهای دین در ابعادی تضعیف، و در ابعادی دیگر، تقویت شده است؛ همان طور که تجربۀ تاریخی نشان میدهد که دین، تحت تاثیر چالشهای عظیم ممکن است تغییر صورت و گفتمان پیدا کند اما از بین نمیرود.
خلاصه ماشینی:
در پایان ، این نتیجه به دست آمده است که بر اثر بحران کرونا کارکردهای دین در ابعادی تضعیف ، و در ابعادی دیگر، تقویت شده است ؛ همان طور که تجربۀ تاریخی نشان می دهد که دین ، تحت تأثیر چالش های عظیم ممکن است تغییر صورت و گفتمان پیدا کند اما از بین نمی رود.
/01-(+ 2 3!4(+(,(!5 6!/, 7+(, 8-9-/ مجلۀ مطالعات اجتماعی ایران ، دورة چهاردهم ، شمارة ٤، زمستان ١٣٩٩: ٦-٣١ 6 طرح مسئله بحران جهانی کرونا نه تنها بحث هایی در زمینه های گوناگون سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، نظامی، علمی و پزشکی برانگیخته ، بلکه منجر به بحث های الهیاتی در سراسر جهان از جمله ایران شده است ، از جمله مسئلۀ خرافات ، تعطیلی اماکن مذهبی، چالش هایی که در ماه رمضان و ماه محرم برانگیخته شد، به ویژه در مناسک جمعی که با خطر اپیدمی روبه رو شدند.
از این رو این ادعا که در دورة ظهور کرونا دین در برابر بزرگ ترین چالش تاریخی قرار گرفته و حتی احتمال انقراض آن بر اثر این رویارویی مطرح شده ، ناشی از غرق : شدن در موقعیت است ، در حالی که بحران کووید١٩ فقط یکی از چالش هایی است که مشابه آن (یعنی بیماری های همه گیر) پیش تر و به وفور رخ داده اند.