چکیده:
آداب سلوک و تربیت در هر حوزهای، اصول و روشهای مشخصی دارد که تربیتکننده و سالک و آموزنده باید به این اصول آگاهی داشته باشند تا راههای رسیدن به مقصد و هدف اصلی برای سالک و مرید بهآسانی هموار شود. در آموزههای عرفانی نیز این روشها بسیار اهمیت دارد و همة مکتبها و نحلههای عرفانی به آنها پایبند هستند. در سلسلة کبرویه نیز مبانی و روشهای مشخصی برای تربیت سالک و رساندن او به مقصد اصلی، یعنی معرفت حق وجود دارد. این مقاله با روش توصیفی ـ تحلیلی و با استفاده از مطالعات کتابخانهای به بررسی آداب سلوک سالک از نگاه سه تن از عارفان برجستة این سلسله، نجمالدین کبری و مجدالدین بغدادی و نجمالدین رازی، پرداخته است. نتیجة بهدستآمده نشان میدهد عارفان این سلسله برای سالک در ابعاد مختلف فردی، اجتماعی و روحانی ـ غیبی، توصیهها و دستورالعملهای تربیتی مشخص و ارزشمندی دارند.
There are certain methods, rules, and principles in any education system that teachers and learners should be aware of so that the paths to reaching the goal and/or destination could be paved. Such methods are also significant to which all mystic schools adhere. Likewise, there are specific principles and methods in the Kobraviyedynasty for the spiritual wayfarer to reach the main destination. The present study investigates the characteristics of the spiritual wayfarer and addressee and his education from the instructional perspective of three well-known mystics of this dynasty, including Najmuddin Kobra, Majduddin Baghdadi, and Najmuddin Razi, through a critical description of the existing literature. The results show that the mystics of this dynasty have specific educational suggestions and instructions for the spiritual wayfarer and addressee in various individual, social, spiritual, and unseen dimensions. All three authors have listed features in their intellectual system for better audience education that can be examined in the three ways of individual, social, and spiritual-occult values.
خلاصه ماشینی:
دربارٔە مباني نظري موضوع بايد يادآوري کرد که مريد و سالک يکي از ارکان اصلي عرفان و تصوف و سلسله هاي طريقت است ؛ يعني اگر در کنار شيخ و مراد، ضلع ديگري (سالک ) حضور نداشته باشد، نه آموزه ها و معارف آن شيخ به ثمر خواهد رسيد و نه راه براي تربيت مشايخ و عارفان بعدي باز مي شود؛ بنابراين در جايي که همۀ اصول عرفان و تصوف درپي تربيت انسان کامل و شناحت حقيقت محض است ، اهميت سالک و جايگاه او نيز نمايان تر مي شود.
نجم الدين رازي در اين کتاب ، هنگام ذکر موضوعات مختلف عرفاني ، به نقش و جايگاه شيخ در عرفان اسلامي اشاره کرده و وجود او را براي رساندن سالک مريد به مراحل کمال لازم شمرده است .
هرکدام از عارفان يادشده ، در کنار عرفان نظري و عملي و هنگام ذکر دقايق و نکات عرفاني ، به سلوک سالک و تربيت وي نيز توجه ويژه اي داشته اند؛ زيرا از نظر آنان تا سالک با رياضت هاي نفساني و مجاهدت هاي بسيار، خود را به آداب اسلامي و فضايل انساني متخلق نکند، سلوک صحيح و واقعي ممکن نخواهد بود؛ حتي ذکر تجربيات عرفاني که بيشتر با زبان سکر بيان شده است ـ نجم الدين کبري نسبت به دو عارف ديگر در اين زمينه قوي تر است ـ بيشتر با رويکرد پروراندن سالک صورت گرفته است تا بتواند منازل و مقامات عرفاني را به خوبي سپري کند.