چکیده:
باور به دوگانگی و تقابل نیروهای خیر و شر در طبیعت» در وجود انسان و در نیروهای
متعارض موجود در جهان را تقریبا در اساطیر تمام اقوام از جمله اقوام هند و اروپایی و آریایی
کهن میتوان دید. در آیین زردشت» اهورامزدا در راس نیروهای خیر و نیکی» و اهریمن در راس
تمام نیروهای بدی قرار دارد. باور به این دوگانگی در آثار حماسی- اساطیری» نشانگر باور انسان
اساطیری بر تقسیم جهان به دو عرصة نیک و بد است. در این پژوهش سعی شده است تا نیروهای
اهریمنی در اساطیر ایران باستان و بازتاب آن در ویس و رامین مورد بررسی قرار گیرد و به این
سوال پاسخ داده شود که آیا این موجودات نشانی از موجودات اهریمنی مطرح در اوستا دارند و
آیا خویشکاری اسطورهای خود را حفظ کردهاند؟ روش کار توصیفی - تحلیلی است. از نتایج به
دست آمده میتوان گفت که موجودات اهریمنی در ویس و رامین با دیوان سترگ موجود در اوستا
و متون پهلوی قابل تطبیق است و گاه موجوداتی واقعی هستند که با تصویری عینی و آشکار در
دنیای اساطیری تواناییهای فرا طبیعی دارند. در این داستان علاوه بر وجود دیوان مطرح در
فرهنگ ایران باستان دربارة دو دیو مهر و تباهی نیز سخن رفته است.
خلاصه ماشینی:
از نتایج به دست آمده میتوان گفت که موجودات اهریمنی در ویس و رامین با دیوان سترگ موجود در اوستا و متون پهلوی قابل تطبیق است و گاه موجوداتی واقعی هستند که با تصویری عینی و آشکار در دنیای اساطیری تواناییهای فرا طبیعی دارند.
2- با توجّه به این که این نیروهای اهریمنی در باور مردم ایران باستان از آغاز تا به امروز، جایگاه ویژهای دارند، نحوۀ تفکّر اساطیری مربوط به این نیروها را بررسی کند و در نهایت به این پرسشها پاسخ داده شود: آیا موجودات اهریمنی به کار رفته در این داستان با موجودات ماورایی موجود در اوستا و متون پهلوی قابل تطبیق است؟ آیا این موجودات صرفاً برای تشبیه حالات انسانی به آنها در این داستان مطرح شدهاند؟ و یا این موجودات تا چه اندازه خویشکاری اسطورهای خود را حفظ کردهاند؟ شیوۀ تحقیق، کتابخانهای و روش کار، توصیفی- تحلیلی است.
وقتی شاه موبد به خاطر تندیی که بر ویرو کرده بود، از او دلجویی میکند؛ دیو کینه در دل ویرو خود را پنهان میکند: چو آمد پاسخ موبد به ویرودگر ره دیو کینه روی بنهفت درود و هدیه بی مر به شهروگل شادی به باغ مهر بشکفت (اسعد گرگانی، 1337: 144) ویس، دلیل بی مهری رامین را دیو کین می داند، پس، خطاب به رامین می گوید: به جنگ اندر خردمند نکو رایتو را دیو آن چنان کین در دل افگند بماند آشتی را لختکی جایکه جای دوستی از سینه برکند (همان: 325) دیو مهر و دیو تباهی (در ویس و رامین) علاوه بر ذکر دیوان مهم و سترگی که در فرهنگ ایران زمین و متون کهن ادب فارسی رایج است، در ویس و رامین درباره چند دیو دیگر، نیز سخن رفته است که در بارۀ این دیوها منبعی برای استناد و استدلال وجود ندارد.