چکیده:
وحی، نوعی تکلم الهی و غیر مادیست که از راه حس و تفکر عقلی قابل درک نیست، بلکه برخی از انسانهای پاکسرشت، به خواست و عنایت الهی، اسرار و رموز هستی را از طریق وحی دریافت میکنند. در طول تاریخ، اندیشمندان ادیان مختلف، بر الهیبودن وحی اتفاق نظر داشتند، اما پس از رشد علوم تجربی و رواج حسگرایی، برخی از مستشرقین غربی، هر نوع ارتباط با غیب را انکار کردند. آنها از یک سو با انبوه معارف والا و جامع قرآن کریم روبهرو بودند و از سوی دیگر نمیخواستند یافتههای علوم تجربی را انکار کنند. بنابراین، برای جمع بین علوم مادی و عقیده به نبوت، وحی را نوعی نبوغ ذاتی پیامبران خواندند. این نوشتار، با منابع کتابخانهای، به روش تحلیلی با دلایل عقلی و نقلی، بر ناروابودن این نظریه تأکید میکند.
خلاصه ماشینی:
در اين بين مستش رقان در حوزه الهيات و معارف ، به پژوه ش درباره قرآن پرداخته و موض وع مصدر قرآن ، جمع و تدوين آيات و ادبيات و ساختار معارف و محتواي قرآن ، به ويژه مسئله وحي را از زواياي مختلف ، بررسي و تحليل کرده و نظرات مختلفي ارائه داده اند.
يافته ه اي پژوه ش ، بيان گر اين است که عده اي از مستش رقان ، حقيقت وحي نبوي را غير الهي دانسته و توجيهات و احتمالات متعددي براي مصدر قرآن مطرح کرده اند.
پس از اثبات جهان غيب و ماوراي طبيعي توسط دانش مندان ، مستش رقان ، مخالفان و منکران نبوت پيامبر اسلام ؟ که نتوانستند دليل خاصي بر انکار نبوت و عدم امکان وحياني بودن قرآن ارائه کنند، براي جمع و سازگاري ميان علوم مادي جديد و عقيده به وحي و نبوت ، قرائت ه ا و نظريه ه اي مختلفي مطرح کردند.
)رباني گلپايگاني ، ١٣٩١، ص ١٠١( علامه طباطبايي ، اين ديدگاه را چنين بيان ميکند: 66 بعضي علماي اجتماع که هيچ آگهي و تخصصي در مسائل ديني و معارف مربوط به مبدأ و معاد ندارند، فرض کرده و گفته اند که نبوت ، نبوغ اجتماعي خاصي است که از استقامت فطرت و سلامت عقل ناشي مي شود.
. )شوري : ٥٢( - با توجه به بررسي ه اي محتوايي رسالت ، پيامبران الهي نش ان مي ده د که معارفي که آنان آورده اند مربوط به ابعاد مختلف جهان ه ستي و انسان است ، در حالي که يک نابغه نمي تواند در تمام اين زمينه ه ا نبوغ و نظريات شگفت انگيز داشته باشد.