چکیده:
اندیشیدن درباره سامان مطلوب در اجتماع بشری، از نخستین دغدغههای فیلسوفان بوده است. در یونان باستان و جهان اسلامی، نخستین فیلسوفان، نخستین طراحان آرمانشهر بودهاند. تردید درباره امکان تحقق آرمانشهر، مهمترین چالش آرمانشهرگرایی است. امروزه برخی فیلسوفان و پژوهشگران اندک غربی تلاش کردهاند تا تفسیری واقعگرایانه از آرمانشهر ارائه دهند؛ در حالی که تا پایان قرن نوزدهم، از منظری تخیلی به آن نگریسته میشد. چون برخی از تفسیرهای آرمانشهر در حکمت مدنی اسلامی، دچار کاستیهای جدی است، دستهبندی تفاسیر و گزینش تفسیر صحیح درباره آرمانشهر در حکمت مدنی اسلامی ضرورت مییابد. در این مقاله که به روش تفسیری نگارش شده است، تفاسیر آرمانشهر در حکمت مدنی اسلامی، در سه دسته تخیلی، تمثیلی و واقعی تنظیم شدهاند. با تکیه بر شواهد آشکار، تفسیر تخیلی و تمثیلی از آرمانشهر در حکمت مدنی اسلامی نادرست است و آرمانشهر حکمای مسلمان از ایستار واقعگرایی برخوردار است. ماهیت حکمت مدنی، ریشه در امور واقعی داشتن آرمان و سازواری نظام مدنی با نظام کیهانی و طبیعی ازجمله مهمترین مبانی واقعگرایانهبودن آرمانشهر در حکمت مدنی اسلامی است.
Thinking about the desired order in human society has been one of the first concerns of philosophers. In ancient Greece and the Islamic world, the first philosophers were the first designers of the utopia. Doubt about the possibility of realizing the utopia is the most important challenge of utopia. Today, some Western philosophers and scholars have tried to provide a realistic interpretation of the utopia; Until the end of the nineteenth century, however, it was viewed from an imaginary perspective. Because some interpretations of utopia in Islamic civil wisdom have serious shortcomings, it is necessary to categorize the interpretations and select the correct interpretation of utopia in Islamic civil wisdom. In this article, which has been written in an interpretive way, the interpretations of Armanshahr in Islamic civil wisdom are organized into three categories: imaginary, allegorical and real. Based on the obvious evidence, the imaginary and allegorical interpretation of the utopia in Islamic civil wisdom is incorrect, and the utopia of Muslim scholars has a realist stance. The nature of civil wisdom, rooted in real affairs and having the ideal and compatibility of the civil system with the cosmic and natural system, is one of the most important foundations of the realism of the utopia in Islamic civil wisdom
خلاصه ماشینی:
با اين حال ، بيترديـد، افلاطون نيز که در جمهوري راه هاي نيک بختي تمام افراد جامعه (افلاطـون ، ١٣٦٧: / سال دوازدهم ، زمستان ١٣٩٩، شماره مسلسل ٤٦ 137 ٢/ ٩٩٩) و نيک اداره شدن جامعه را بيان مـيکنـد (همـان : ٦٦٤/٢) يـا فـارابي کـه ميگويد «خير افضل » و «کمال اقصي» تنها در مدينه بـه دسـت مـيآيـد (فـارابي، ١٩٩٥ الف : ١١٣) و به طور کلي همه فيلسوفان مسلمان که درباره «مدينـه فاضـله » مطالبي نگاشته اند (نصـيرالدين طوسـي، ١٣٨٧: ٢٨٠/ صـدرالمتألهين ، ١٣٨٠: ٦١٥)، در حال طراحي يک آرمان شهر بوده اند.
به نظر ميرسد تفسير دوم صحيح باشد و آرمان شهر در حکمت مدني اسلامي نيز صرفا از ايـن جهـت کامل است که داراي يک نظام و سامان کامل است ، وگرنه برخي عناصر نامطلوب مانند نوابت در آن حضور دارند که مدبر مدينه بايد براي عـلاج آن اقـدام نمايـد (فـارابي، ١٩٩٦: ٩٩؛ نصــيرالدين طوســي، ١٣٨٧: ٢٨٠).
150 ارزيابي تفاسير آرمان شهر در حکمت مدني اسلامي پيش فرض همه آرمان شهرها اين است که حقايقي جهـان شـمول وجـود دارد کـه براي همه انسان ها در همه زمان ها و مکان ها کارايي دارد؛ در حـالي کـه بـاور بـه چنين حقايقي از سوي سوفيست ها و شکاکان در يونان باستان و سـاير شـکاکان مکتب پيرهوني که به راه هاي مختلفي براي زندگي در محيط هـاي مختلـف بـاور داشتند، مورد شک و ترديد قرار گرفته اسـت .