چکیده:
پژوهش حاضر، به بررسی و نقد آرای گلدزیهر، در مورد مسئله جامعیت و جهانی بودن قرآن کریم میپردازد. گلدزیهر معتقد است: اندیشه گسترش اسلام بعد از بعثت به وجود آمد، همچنین دعوت پیامبرJ و دامنه تخاطب قرآن را منحصر به عربستان و محدود به قبائل عرب میداند. ازنظر وی رسالت نبوی از ابتدا انگیزه جهانیشدن نداشته و ایده گسترش اسلام مربوط به تلاش مسلمانان آینده است. ازآنجاکه وی معتقد به نقش شخص پیامبرJ در تألیف متن قرآن، نیز به تأثیرپذیری قرآن از فرهنگ زمانه است، به جامعیت و جهانی بودن قرآن اشکال وارد میکند. ازنظر وی مسلمانان به علت عدمجامعیت دستورات قرآن کریم و اسلام، مجبور شدند، بهصورت خودجوش برخی از دستورات را تغییر، اصلاح یا ابداع نموده و در این قالب، فقه اسلامی تطور یافت. تأثیرپذیری وی از یهود و افکار تئودور نولدکه و نیز بیتوجهی به منابع شیعی از انتقادات وارده به روش کار اوست. بر اساس آیات قرآن کریم، روایات و شواهد تاریخی تناقضهای آرای گلدزیهر تبیین شده است. روش تحقیق در این مقاله توصیفی ـ تحلیلی است.
The present study examines and criticizes Goldziher’s views on the issue of comprehensiveness and universality of the Holy Quran. He considers the idea of the spread of Islam after the revelation and invitation of the Prophet (P) to be limited to Saudi Arabia and the scope of reciting the Quran to the Arab tribes. According to Goldziher, the prophetic mission was not motivated by globalization from the beginning, and the idea of spreading Islam is related to the efforts of future Muslims. Since he believes in the role of the Prophet (P) in compiling the text of the Quran, and the influence of the Quran on the culture of the time, he criticizes the comprehensiveness and universality of the Quran. His influence on the Jewish presuppositions and thoughts of Theodore Noldeke, who also pays little attention to Shiite sources of criticism of his method of work. Based on the verses of the Holy Quran, narrations and historical evidence, the contradictions of Goldziher’s views have been explained. The research method is descriptive and analytical.
خلاصه ماشینی:
چنانچه در معرفی کتاب "Schools of Koranic Commentators" که به فارسی نیز تحت عنوان «گرایشهای تفسیری در میان مسلمانان» ترجمه شده است، چنین آمده است: «گلدزیهر، بزرگترین اسلامشناس عصر خویش و بهعنوان یکی از با ارزشمندترین دانشمندان اصیل اروپایی، آثار گرانبهایی را در موضوعات اسلامی ارائه داده است».
شاید ابراز نظر گلدزیهر در مورد تشیع و افراطی خواندن آنها (بدوی، فرهنگ کامل خاورشناسان، 1375: 335-336)؛ و یا مدح از خلیفه دوم بهعنوان مؤسس واقعی حکومت اسلامی (Goldziher, Introduction to Islamic Theology and Law, 1981: p 32) موجب شده است تا اینچنین از وی تعریف کند.
وی افکار مسلمانان را نسبت به مسائل مستحدثه بسیار لرزان و نااستوار میداند؛ چراکه قرآن کریم فقط به بیان مسائل ضروری مختص آن روزگار مسلمانان در عصر نزول پرداخته و از امور آینده ایشان غافل بوده یا درنهایت سکوت کرده است: این سؤال [برای مسلمانان] مطرح بود که چگونه یک زندگی روزمره میتواند در قالب روح فقه اسلامی قرار بگیرد؟ چراکه فقط آشکارترین مسائل ضروری بیان شده بود و مسلمانان نسبت به مسائل دیگر نامطمئن و متزلزل بودند» (Ibid).
خلیل شوقی نیز از نسخه ترجمه عربی کتاب –العقیده و الشریعه فی الاسلام- از گلدزیهر نقل میکند: «ایده گسترش رسالت جهانی اسلام بعدها مطرح شد و این نظریه اگرچه در آیات و احادیث بسیاری مورد تأیید قرارگرفته است؛ اما خود محمد( در این مورد اندیشه نکرده بود، به فرض اینکه در مورد آن هم فکری کرده باشد، مسلماً یک تفکر و اندیشهی مرموز و نامفهوم بوده است؛ زیرا جهانی را که محمد( به آن میاندیشید، همان سرزمین عربستان بود.