چکیده:
مدینه فاضله بهعنوان مدینه مطلوب در فلسفه سیاسی کلاسیک اسلامی، در معرض این انتقاد قرار دارد که مدینهای اقتدارگراست. هرچند فیلسوفان مسلمان کلاسیک، مدینه تغلب را از گونههای مدن غیرفاضله قرار دادهاند و مدینه فاضله را از آن متمایز دانستهاند. اما چون اقتدارگرایی از استبداد کلاسیک تفاوت دارد، بررسی نسبت مدینه فاضله با اقتدارگرایی ضروری به نظر میرسد. برخی سامان مدینه فاضله را اقتدارگرایانه دانستهاند و برخی هم بدون تصریح به اقتدارگرایانه بودن آن، به وجود نشانوارههای اقتدارگرایی در مدینه فاضله اذعان کردهاند. این مقاله نشانوارههای اقتدارگرایی در مدینه فاضله را از متون نویسندگان بومی و غربی استخراج کرده و سپس با استفاده از روش تفسیری، به ارزیابی آن میپردازد. رئیس اول، اشتراک آراء، نوابت، خطابه و جمعگرایی مهمترین نشانوارههای اقتدارگرایی در مدینه فاضلهاند که در این مقاله بررسی و ارزیابی میگردند. نتیجه تحقیق اینکه با تکیه بر شواهد ارائهشده معلوم میگردد که هیچکدام از این نشانوارهها، بر اقتدارگرا بودن مدینه فاضله دلالت ندارند.
As a favorite political unit in the classic Islamic political philosophy, utopia has come under the criticism that it is an authoritarian regime. Classic Muslim philosophers, however, classified the totalitarian city-estate as none-utopian state and distinct from utopia. As authoritarianism is different from the classic despotism, it seems necessary to study the relation of utopia to authoritarianism.Some scholars have regarded the organization of utopia as an authoritarian regime and others have embraced some authoritarian indexes in utopia, they have not explicitly mentioned them, though.In his essay, the author has singled out the indexes of authoritarianism in utopia from the domestic and Western texts and then assessed them according to methods of interpretation. First chief, vote-sharing, nawabit[1] (weeds), guardianship, sermon, collectivism are the most important indexes of authoritarianism in utopia examined in this paper. The presented documents prove that none of the indexes demonstrate that utopia is authoritarian[1]. In al-Farabi’s theory of utopia, nawabit constitutes groups of people who lack values and are useless or even harmful. They are similar to weeds. Al-Farabi has classified them into 9 groups.
خلاصه ماشینی:
براساس دیدگاه یکی از نویسندگان، چون نظام مدینه فاضله از سوی فیلسوفان اولیه بر نظام عالَم مبتنی شده است که در آن موجودات بهصورت سلسلهمراتبی از بالا به پایین سامان گرفتهاند، در نتیجه رئیس مدینه در رأس هرم اجتماع قرار دارد و از ریاست اقتداری بر مردم برخوردار است (فیرحی، ۱۳۷۸، ص332) و مردم «در همه موارد» بایستی از رئیس فرمانبرداری کنند (همان، ص335).
در نقد این مسأله، با توجه به چهار نکته میتوان بیان کرد که اختیارات رئیس اول، منافاتی با رعایت حریت و آزادگی مردم ندارد و نتیجه آنکه رئیس اول در مدینه فاضله، از ایستاری اقتدارگرایانه برخوردار نیست.
آنچه اقتدارگرایی را از حریم رئیس اول خارج میگرداند، شرایطی است که برای رئیس اول ذکر شده است، بهگونهای که با تکیه بر آن شرایط از کاربست اراده شخصی و امیال نفسانی در مقوله حکمرانی توسط رئیس اول بازداشته میشود و چون شرایط ریاست با هدف ریاست سازگاری دارند، زمینهای فراهم میگردد تا او بتواند آدمیان را به سعادت راهنمایی کند.
بهعبارت دیگر، در صورتی میتوان به اقتدارگرایانه بودن اختیارات رئیس اول حکم نمود که برای مردم هیچ محدوده معینی از اختیارات فرض نشده باشد؛ همانطورکه در حکومت اقتدارگرا اینگونه است.
اما اولاً فارابی گونههای متعددی برای نوبت در این کتاب ذکر میکند و تصمیمگیری نهایی درباره حکم هر دسته از نوابت را با توجه به مصالح آنان به رئیس مدینه واگذار مینماید.
بنابراین هرچند حاکم اقتدارگرا بنا دارد تا با استفاده از ایدئولوژی، ایدهها و منویات خود را به مردم انتقال دهد، اما رئیس مدینه فاضله بایستی از گزارههایی برای اقناع جمهور استفاده نماید که با قطع نظر از کاربست آن توسط حکومت، قابلیت آن را دارد که مورد قبول همگان قرار گیرد.