چکیده:
چیستی و ماهیت مفاهیم عقل و عاطفه و مهمتر از آن جایگاه آنها در دین و دینداری همواره مورد توجه متفکران دین و معرفتشناسی دین بوده است. بهطوریکه برخی بر نقش عاطفه تاکید کرده و برخی بر نقش عقل. لذا هدف پژوهش حاضر شناخت جایگاه عقل و عاطفه در دین اسلام است. برایناساس برای گردآوری دادهها از روش تحلیل محتوای کیفی و مطالعه کتابخانهای استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که یکجانبهنگری در اینباره در دین اسلام وجود ندارد و محتوای متون دینی اسلام بخصوص قرآن، هر دو عقل و عاطفه در میدان دینورزی حضور دارند. عقلگرایی بیشتر با ارایه یک بینش هستیشناختی در حوزه نظم حاکم بر جهان، عاقبتاندیشی، اثبات وجود خدا، روابط اجتماعی، قانونگذاری و اصولا سطح کلان امر دینداری بر آن تاکید شده است. عاطفهگرایی نیز برانگیزاننده حالت ذهنی محبت و عشق به خالق هستی و همنوعان است و بیشتر در حوزه فردی و روابط شخصی انسان با خالق هستی مطرح است.
The nature and the concept of intellect and emotion and, more importantly, their status in religion and religiosity have always been considered by thinkers of religion and the epistemology of religion. As some have emphasized the role of emotion and some the role of intellect. Using qualitative-analysis and desk-research method, this paper studies the status of rationalism and emotionalism in Islam. The results show that Islam does not have a one-dimensional view on this issue, rather the religious texts of Islam, especially the Holy Quran, have paid special attention to intellect and emotion at the same time. Rationalism has been proposed mostly with an ontological approach in the field of world order, epistemology, proof of the existence of God, social relations, legislation, and basically the macro level of religiosity. Emotionalism also inspires love and affection for the Creator of the universe and fellow human beings and it is often discussed in the personal sphere and personal relations of man with the Creator of the universe.
خلاصه ماشینی:
شهید مطهری بهعنوان یکی از مهمترین متفکران مسلمان معتقد است اسلام یک دین مبتنی بر عقل است و به نحو شدیدی بر روی این استدلال تکیه میکند که اسلام نهتنها با عقل مبارزه نکرده؛ بلکه از آن کمک جسته و تأیید خود را همواره از عقل میخواهد و در آیات قرآن دعوت به تفکر بسیار مشاهده میشود (همان، ص 272).
دعوت به عدل و برابری اجتماعی با تأکید بر تفکر در این خصوص، جنبۀ دیگری از روابط اجتماعی است که با محتوای تأکید عقلی، گرویدن به دین اسلام به صورت عقلگرایانه را متبادر میسازد: «أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ وَأَنْتُمْ تَتْلُونَ الْكِتَابَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ» (بقره: 44)؛ آيا مردم را به نيكى فرمان مىدهيد و خود را فراموش مىكنيد؟ با اينكه شما كتاب [خدا] را مىخوانيد؛ آيا [هيچ] نمىانديشيد؟ مجدداً در آیة 151 سورۀ «انعام»، خداوند با تأکید بر اندیشیدن در یک روابط اجتماعی سالم افراد با یکدیگر، در حقیقت پذیرش دین اسلام از روی عقل را نشان میدهد: «قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلَّا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَكُمْ مِنْ إِمْلَاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ وَلَا تَقْرَبُوا الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ»؛ بگو بياييد تا آنچه را پروردگارتان بر شما حرام كرده براى شما بخوانم؛ چيزى را با او شريك قرار ندهيد و به پدر و مادر خویش احسان كنيد و فرزندان خود را از بيم تنگدستى نكشيد؛ ما شما و آنان را روزى مىرسانيم و به كارهاى زشت، چه علنى آن و چه پوشيده[اش]، نزديك نشويد و نفسى را كه خدا حرام گردانيده، جز بحق نكشيد؛ اينهاست كه [خدا] شما را به [انجام دادن] آن سفارش كرده است؛ باشد كه بينديشد.
در کل در بحث از عقلگرایی در دین اسلام این حقیقت روشن میشود که عقل ریشه و اساس تفکر دینی را نیز تشکیل میدهد و بهعنوان شریعت عقلانی توأم با شریعت وحیانی در همۀ عرصههای حیات مادی و معنوی انسان حضور دارد.