چکیده:
یکی از پرسشهای اساسی در مقایسه بین کوفیان و ایرانیان این است که ایرانیان با چه پشتوانههای نظری پس از پیروزی انقلاب اسلامی دچار لغزشها و نافرمانیهای مدنی، همسان کوفیان خوارجمآب بر ضد رهبری ولایی نگردیده و از آن امتناع کردند؟ در این مقاله با شیوه توصیفی تحلیلی، با مرور تاریخی نافرمانیهای مدنی خوارج (محکمه) و کوفیان خوارجمآب در برابر امیرمومنان علی علیه السلام، به تشریح ولایت مطلقه الهیه حضرت امیر علیه السلام در ابعاد معنوی یا عرفانی، سیاسی، قضایی، دینی و مذهبی برآمده از متن اسلام، پرداخته شده و در یک مطالعه تطبیقی و با ارایه اسناد، به ریشههای کلامی این ناهنجاریهای سیاسی یا انحطاط مبانی نظری خوارج و کوفیان خوارجمآب، و بهعبارتی فقدان باورشان در ابعاد ولایتهای یادشده حضرت امیر علیه السلام، بهعنوان راز نافرمانی مدنی آنان در برابر امام علیه السلام و در نقطه مقابل، وجود اعتقادات ولایی ایرانیان در برابر ولی امر، اعم از امام معصوم علیه السلام یا فقیه جامعالشرایط، بهعنوان راز امتناعشان از تکرار عصیان کوفیانه خوارجمآب مطرح گردید.
One of the main questions in the comparison between the Kufis and the Iranians is that with what theoretical background did the Iranians not suffer from slips and civil disobedience like the Kufis against their guardian leader after the victory of the Islamic Revolution? Using a descriptive-analytical method, focusing on authentic Islamic sources and reviewing the civil disobediences of the Khawarij (mohakkeme) and the Khawarij-oriented Kufis against Imam Ali the Commander of the Faithful (PBUH), this paper explains the absolute divine guardianship of Imam Ali the Commander of the Faithful (PBUH) in spiritual or mystical, political, judicial and religious dimensions and then examines the theological roots of political anomalies or the decline of the theoretical foundations of the Khawarij and the Khawarij-oriented Kufis. The results show that the false beliefs of these groups about the dimensions of the guardian leadership of Imam Ali the Commander of the Faithful (PBUH) were the secret behind their civil disobedience to their Imam. But on the other hand, the belief of the Iranians in guardian leader, whether an Infallible Imam or a qualified jurist, has been the secret behind the refusal of the Iranians from the behavior of the Khawarij-oriented Kufis .
خلاصه ماشینی:
سؤال اصلی این پژوهش این است که ایرانیان تا به امروز، در طول چهل سال پس از انقلاب اسلامی، با کدامین باور و اعتقاد مبرهن، توانستند با تحمل دشواریهای طاقتفرسا به مبارزه و پیکار بیامان خود علیه استکبار و دفاع از آرمانها استقامت کرده، و چون کوفیان خوارجمآب در برابر حضرت امیر علیه السلام دست به نافرمانی مدنی نزنند؟ سؤال فرعی در این پژوهش آن است که کدام شواهد تاریخی به بیبهرهگی خوارج و کوفیان خوارجمآب از حد نصاب اندیشۀ ولایی منشعب از ولایت مطلقۀ الهیه اميرمؤمنان علی علیه السلام دلالت دارد؟ و در مقابل، چه اسنادی میتواند ولایتمداری ایرانیان، این اکسیر استقامتبخش را اثبات کند؟ در این مقاله با رویکرد توصیفی ـ تحلیلی، پس از ذکر گزارشی کوتاه از چگونگی پیدایش خوارج (موسوم به محکمه) و کوفیان خوارجمآب، و نقش ناآزمودگی تعالیم کلامی و تربیتی در پیدایش آنان، با ارائۀ اسناد معتبر و استفاده از منابع متقن، به انواع ولایتهای الهیه، در گفتمان ایرانیان ارزشی، چون ولایت عرفانی یا معنوی ائمه علیهمالسلام ، بهعنوان انسان کامل و واسطۀ فیض بودنشان میان خدای فیاض و جهانیان، امامت یا ولایت سیاسی آنان و فقیهان منصوبشان در عهدهداری ایجاد و مدیریت نظم اجتماعی منطبق با شریعت، حق الهی رهبریشان در حل دعاوی جامعه، و ولایت دینی و مذهبی آنها در پاسخگویی به مسائل مورد ابتلای جامعه، پرداخته، و به سؤال اصلی پاسخ داده شد.