چکیده:
این پژوهش به دنبال آن است بایستههای حق به شهر در سیاستگذاری حمل و نقل شهر تهران را کشف و مورد بررسی قرار دهد. دادههای مطالعه کیفی تلفیقی از طریق مصاحبه نیمهساخت یافته و اسناد بالادستی و کتابخانهای گردآوری و از روش نظریه مبنایی برای تحلیل دادهها استفاده شده است. به کمک روش نمونهگیری نظری و هدفمند با 20 نفر از صاحبنظران و مدیران حوزه مدیریت شهری مصاحبه شد. گردآوری دادهها در قالب 9 مقوله محوری و یک مقوله هسته، کدگذاری و تحلیل شد. نتایج حاکی از آن است که ظرفیت قانونی مشارکت، ظرفیت نهادی، مکانیسمهای شفافسازی و نظارتی به منزله شرایط علی بایدهای حق به شهر در سیاستگذاری حمل و نقل شهر تهران به شمار میآیند. ساختار کلان برنامهریزی نیز شرایط زمینهای و نظام تصمیمگیری کلان شرایط مداخلهگر به حساب میآیند.بازسازی بایستههای حق به شهر در سیاستگذاری و برنامهریزی توسعه حمل و نقل شهر تهران بیانگر آن است که شبکه جامع شفافیت و نظارت در کنار برنامهریزی مشارکتی استراتژیهایی هستند که میتواند به کار گرفته شود. بر اساس یافتههای این پژوهش، بایستههای حق به شهر در سیاستگذاری حمل و نقل حکمروایی خوب شهری را در این حوزه و در سطح عام میتواند در پی داشته باشد
This research seeks to discover and examine the requirements of the right to the city in the transportation of Tehran. The data of the integrated qualitative study were collected through semi-established interviews, upstream documents and the library, and the basic theory method was used to analyze the data. Using theoretical and purposeful sampling method, 20 experts and management in the field of urban management were interviewed. Data collection was coded and analyzed in the form of 9 core categories and one core category. The results indicate that it participates legally, institutional, transparency mechanisms and theory may be causal conditions against you. The master plan is also the context and the decision-making system of the intervening conditions. Reconstructing the requirements of the right to the city in the care and planning for transportation and transportation in Tehran indicates that there is a comprehensive network of transparency and oversight along with strategic partnership programs that can be used. According to the findings of this study, the requirements of the right to the city in transportation and transfer is good urban governance that can be achieved in this area and in general.
خلاصه ماشینی:
اما ايـن کـه سـاز وکارهاي سياست گذاري و برنامه ريزي تهـران بـه چـه نحـو اسـت کـه امکـان بـه کارگيري بايدهاي حق به شهر را در گام نخست و محوري فرايند توسـعه ي شـهر براي شهروندان محتمل ميسازد، مسئله مورد پژوهش حاضر است .
در برنامه ريزي شهر تاب آور در طـي تمـام مراحـل - از مفهوم سازي تا اجـرا- فراينـد کـار بـه نحـوي تعريـف شـده کـه بايـد مشـارکت تصميم گيران محلي و شهروندان در نظر گرفته شـود تـا ارزيـابي دقيـق و متعبـري صورت گيرد و اطمينان از رابطه ي بين جامعه و پروژه هاي توسعه شـهري در کنـار اجراي سريع تر حاصل شـود (٢٠٠٩ ,Silva &Amado, Moura, ) .
با توجه به ادبيات نظري حاضر، مقوله ي مشـارکت شـهروندان در فراينـدهاي سياستگذاري و برنامه ريزي، شفافيت دسترسي به اطلاعـات دربـاره ي برنامـه هـا و پروژه هاي توسعه ي حمل و نقل شهر و نظارت بر روند انتخـاب و تصـميم گيـري درباره ي پروژه هاي کلان حمل و نقل شهري از جمله مواردي است که در گام هاي منتج به بايسته هاي حقوق شهروندي در سياست گذاري حمل و نقل شـهري مـورد نظر است .
يافته هاي پژوهش حاضـر، بيـانگر آن اسـت کـه بـه لحـاظ ملاحظـات کـلان زمينه اي؛ شرايط ساختاري- نهادي و حقوقي- قانوني حاکم بر نظام سياست گذاري و برنامه ريزي حمل و نقل تهران عوامل ، زمينه ها، راهبردها و پيامدهاي بايسته هـاي حق به شهر در اين حوزه سايه افکنده است .
Cities for the people, not for business (critical urban theory and the right to the city), translated by Mahmoud Abdullahzadeh, Tehran, published by the Cultural Research Office.