چکیده:
هدف این پژوهش تحلیل محتوای کتابهای درسی تاریخ رشته علوم انسانی دوره دوم متوسطه براساس دیدگاه اسلامی عمل در آموزش تاریخ با روش تحلیل محتوای قیاسی- مضمونی- کمی، میباشد. بدینمنظور، ابتدا دو سازه مفهومی براساس این دیدگاه تدوین شده است و پس از اعتباریابی آنها، چهار کتاب تاریخ (1) ایران و جهانِ باستان، تاریخ (2) از بعثت پیامبر (ص) تا پایان صفویه، تاریخ ایران معاصر و تاریخشناسی، براساس آنها تحلیلشدهاند. نتایج پژوهش نشانمیدهد که اغلب مقولهها و شاخصههای ناظر به آموزش تاریخ براساس دیدگاه اسلامی عمل، در این کتب، بطور هدفمند و جامع مورد توجه مؤلفان محترم قرارنگرفتهاند. چنانکه فراوانی برخی شاخصها، «صفر» درصد میباشد. «شخصیتستایی»، نگاه سیاه/ سفید به شخصیتها، عدم نگاه جامع به تاریخ و فروکاهش آن به تاریخ سلسله حکومتها، عدم ارتباط مسائل کنونی دانشآموزان با مباحث تاریخی، فقدان تبیینهای مختلف درباره رخدادها و مسائل تاریخی مناقشهبرانگیز، و ...، از مهمترین آسیبهای این کتب براساس دیدگاه اسلامی عمل در آموزش تاریخ میباشند.
The purpose of this study was to analyze the content of history textbooks in humanities at high school, based on the Islamic view of action in history education. To this end, two conceptual constructs have been defined based on this view, a deductive-thematic-quantitative content analysis method was used to analyze four books. The results of the quantitative and qualitative analysis of each one of these books revealed that most of the categories and sub-categories relevant to history education based on the Islamic view of action have not been purposefully and comprehensively taken into account by the authors of these books as the frequency of some categories is “zero”, including a black/white view of characters, lack of a comprehensive view of history and reducing it to a review of dynasties.
خلاصه ماشینی:
تحليل داده هاي حاصل از جدول (٢) حاکي از اين است که در کتاب تاريخ ايـران و جهـان باستان ٤٥٦ واحد تحليل براي هفده شاخص مقوله هـاي شخصـيت شناسـي و اصـول نـاظر بـه محتواي تاريخ ، شمارش شده است که از اين تعداد، ١٤٢ واحد تحليـل (٣١/٢ درصـد) حـاوي برخي از شاخص هاي مورد نظر است .
از بررسي و تحليل محتواي کتاب تاريخ ايران و جهان باستان اين نکته برداشت ميشود کـه بـه همه شاخص هاي ناظر به اصول انتخاب محتواي آموزش درس تاريخ توجه جدي نشده است و ١ .
197 تحليل داده هاي حاصل از جدول (٣) حاکي از اين است که در کتاب تاريخ شناسـي (دوره پيش دانشگاهي) ، ١٠٧ پرسش (واحد تحليل ) براي ١٠ شاخص شمارش شده است کـه از ايـن تعداد، ٤٠ پرسش (٣٧/٣ درصد) حاوي برخي شاخص هاي مورد نظر بوده است .
در رابطه با همسويي نتايج اين پژوهش با پژوهش هايي که قبلا انجام گرفته ، نميتوان به طور دقيق اظهارنظر کرد؛ زيرا همانطور که بيان شد در رابطه با تحليل و بررسي انتقادي محتواي کتاب هاي درسي تاريخ رشته علوم انساني دوره دوم متوسطه براساس يک مبنا و ديدگاه فلسفي (رويکرد ديدگاه اسلامي عمل ) ناظر به چيستي و چگونگي آموزش تاريخ و شخصيت هاي تاريخي، پژوهشي صورت نگرفته است اما با توجه به اينکه برخي از مقوله هاي اين پژوهش هم چون «تاکيد بر حقايق تاريخي»، «خودارزيابي در نيل به فهم تاريخي» با مؤلفه هاي تفکر انتقادي مشابهت دارند، ميتوان نتايجي از اين پژوهش با نتايج پژوهش هاي غياثي و همکاران ، (١٣٩٠) و اسدپور (١٣٩٦) همخواني دارد.