چکیده:
شناخت نفس از اهمّ معارفی است که آموزههای وحیانی و عقلانی بر نقش اساسی آن تأکید دارند. احساس، گفتار، رفتار و موضعگیری انسان مبتنی بر عللی میباشد که یکی از عوامل بسیار مهم و نادیده گرفته شدۀ آن، «انگاره» است که قلمرو تأثیر آن، تمام ابعاد زندگی بشری را دربرمیگیرد. از آنجا که مدیریت انگاره، فرع بر شناخت آن میباشد، این جستار با روش تحلیل گزارهای و سیستمی، «ماهیت و کارکرد» انگاره را در افکار و اعمال آدمی بررسی میکند. مسئلۀ تحقیق بهطور مستقیم در دو علم فلسفه و روانشناسی ریشه داشته و محقق میکوشد با رویکرد فلسفی و وجودشناختی، چیستی انگاره و نقش آن در فلسفة اسلامی و متون دینی را توضیح دهد. انگاره، صورت ذهنی قدرتمند و دارای تأثیر ناخودآگاه است که میتواند به تدریج برجسته شده، جانشین موضوع واقعی شود و به سبب تغییر نگرش، چارچوب کلّی افکار و تعامل در مورد آن موضوع را تعیین کند و از طریق منطق رجحان، در تصمیمگیری شخص، تأثیر گذارد. ماهیت و کارکرد انگاره میان حکمای مسلمان - و به شکل متعالی در دیدگاه ملاصدرا - تحت عنوان «قوّۀ خیال» به نحوی دقیقتر تبیین میشود. در تعالیم آسمانی اسلام نیز نقش انگاره با تعبیر «ظنّ» مورد تأکید قرار گرفته و به اصلاح آن توجه شده است. هدف پژوهش پیشرو، شناخت صحیح انگاره در پرتو آموزههای وحیانی و عقلانی است تا از طریق توجه به آن، زمینههای لازم برای کنترل و اصلاح انگاره در ابعاد مختلف زندگی فراهم گردد و با کاستن از عواقبِ عدم التفات به این بُعد پنهان، گامی مهم در مسیر معرفت نفس و نیل به حیات طیّبه، برداشته شود.
خلاصه ماشینی:
شاید بتوان رابطۀ میان آن دو را عام و خاص مطلق دانست؛ زیرا انگاره در زبان به معنای مطلق گمان و تصورات ذهنی است، اما انگارۀ اصطلاحی بر خصوص آن تصویری اطلاق میشود که به قدری در ذهن برجسته و بارور شده که بهطور اغلب ناخودآگاه، جای موضوع حقیقی مینشیند و شخص با آن تصویر مانند واقعیت برخورد میکند.
(ابنسینا،1403: 247-243) نتیجۀ مهم تحلیل قوّۀ خیال سینوی این است که خیال، قوّهای صرفاً منفعل بوده که تنها وظیفۀ آن، حفظ مشاهَدات حسّ مشترک است؛ ازاینرو نه قدرت بر انشاء صورت دارد و نه میتواند تغییری در مخزونات خود پدید آورد و نه کارکرد ادراک بدان منتسب میگردد.
نظر مختار در تحلیل انطباق خیال در هر یک از مکاتب با انگاره خیال در دیدگاه سینوی اگرچه به سبب حفظ صور پیشین و ارائۀ آنها در زمان مناسب و همچنین جزئیسازی ادراکات کلی و عقلی به ریاست قوّۀ واهمه، نقش قابلتوجهی در معرفت و رفتار انسان دارد، اما خیال سینوی بیشتر نقش انفعالی داشته و جنبۀ فاعلی و خلاقیت این قوّه در آن مغفول مانده و به همین خاطر جایگاه حقیقی خود را باز نیافته است.
ازاینرو انگاره (یعنی صورت ذهنی دارای قدرت و تأثیر ناخودآگاه)، همان صورت خیالی از شیء (یعنی بازتاب کموبیش پایداراشیاء که تحت فعالیت قوّۀ خیال قرار گرفته و در مخزن خیال نگهداری میشود) در فلسفۀ اسلامی و به خصوص حکمت متعالیه است که در فرآیند ذهنی مشخص، همچون «اسم» به جای آن شئ مینشیند.