چکیده:
اشخاص و مناصب در شاهنامه گوناگوناند، از جمله کسانی که در شاهنامه حضوری فعال دارند، کارآگهان هستند که به کارآگهی میپردازند و منظور از کارآگهی، جاسوسی، کسب خبر و اطلاعرسانی است. در این پژوهش ویژگیهای شخصیتی، وظایف، انگیزهها، و شگردهای کارآگهی این افراد بررسی میشود. نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد که این گروه در ویژگیهای فنی و عناصر داستانی شاهنامه نقش دارند. از لحاظ شخصیتی مورد ستایش فردوسی قرار گرفتهاند و با صفاتی چون خردمند، کاردان و بیدار از آنها یاد میشود. مهمترین وظایف آنها آگهی از وضعیت سپاه دشمن، شمارش آنها و تحت نظر گرفتن افراد موردنظر شاه است و بعد از شاه فقط به سپهبد گزارش میدادهاند. کارآگهان برای کامیابی در مأموریتها از شگردهای گوناگون مانند تغییر چهره، پنهان نمودن نام و هویت، پوشیدن لباس دشمن و... استفاده میکردند. کسب شهرت و افتخار، گرفتن پاداش، نشان دادن قدرت و لیاقت از مهمترین انگیزههای کارآگهان در شاهنامه است.
There are many different examples of personalities and positions in Shahnameh. Among active personalities in Shahnameh, one can mention detectives that were involved in detective missions. By detection, it means spying, acquiring news, and informing. In current study, the researchers turn to personal traits, responsibilities, motivations, and detective techniques of these characters. The findings of present study indicate that detectives played an important role in technical features and narrative components included in Shahnameh. Furthermore, they were praised by Firdausi due to their personal traits when they were commemorated with qualities such as wise, competent, and insightful. Their most important responsibilities were their awareness of enemy's army and their number and watching people wanted by the king. They reported to lieutenant general in the absence of king. In order to be successful in their missions, the detectives made use of different tricks such as changing the face, hiding the name and identity, wearing the enemy's formal uniform etc. Attaining popularity and honor, receiving rewards, and showing power and efficiency are among the most important motivation of the detectives in Shahnameh.
خلاصه ماشینی:
در گشتاسب نامه دقیقی توسی ، واژۀ کارآگهان و کارآگهی نیامده و بـه جـای آن از واژۀ «پژوهندۀ راز و نهفته پژوه » اسـتفاده شـده کـه نشـان مـیدهـد کـه ایـن واژه خـاص شاهنامه است : کدام است مردی پژوهنده راز که پیمایـد ایـن ژرف راه دراز نراند به راه ایـچ و بـیره رود گــذارنده راه و نهفتـه پــژوه (دقیقی توسی، ١٣٧٣: ٩٢) واژۀ «کارآگهی » یک بار در شاهنامه آمده است و آن هنگامی است که افراسـیاب شخصـی به نام «فرغار» را مأمور مـیکنـد کـه بـه ایـران بـرود و رسـتم ، سـواران و پهلوانـان ایـران را تحت نظر بگیرد: چوَ فرغار برگشت و آمد به راه به کارآگهی شد بـه ایـران سـپاه (فردوسی، ١٣٨٦: ٣/ ٢٦٣) پس از بررسی شاهنامه فردوسی مشخص شد که کارآگهان نقـش بسـیاری در مسـائل و جریانات سیاسی، حکومتی، نظامی و حتی اجتماعی و فرهنگی ایران باسـتان داشـته انـد و از این رو فردوسی که روایتگر تاریخ و فرهنـگ ایـران باسـتان اسـت ، در خـلال داسـتان هـای شاهنامه نقش و کارکردهای فراوان این گروه را بسیار منعکس نموده است .
رستم نقش ای ماهرانـه مـیکشـد، بـه ماننـد بازرگانـان پوشـاک و چیزهـای گـران بهـایی را جمع میکند و به همراه چندین پهلوان به توران میرود: همه جامـــه برسان بازاریان بپوشید و بگشاد بند از میـان گشادند گُردان کمرهای سیم بپوشیدشان جامه هـای گِلـیم (فردوسی، ١٣٨٦: ٣/ ٣٦٨) رستم به مانند کارآگاهان امروزی که به مأموریت میروند، تغییر چهره و هویت مـیدهـد و اطلاعات نادرستی به پیران میدهد: چُنــان کــرد روشــن جهانــدار ســاز کــه پیــران مــرو را ندانســت بــاز به بــازارگانــی از ایــران به تـور بپیمــودم ایــن راهِ دُشــخوارِ دور فـروشنـده ام ، هم خـــریــدار نیـز چه دارم ، چه خرّم ز هر گونه چیـز (همان : ٣٧٠) منیژه با شنیدن آمدن بازرگانان ایرانی برای کسب خبر نزد آن ها می آید و خواهان خبـر از ایرانیان است ، ولی رستم احتیاط میکند و به او می گوید که مزاحم تجارت او نشود و اظهـار بیاطلاعی میکند.