چکیده:
امروزه آگاهی از نقاط قوت و ضعف و نابرابری ها ی موجود بین نواحی، نوعی ضرورت
جهت ارایه طرح ها و برنامه ها به منظور برطرف نمودن نواقص به شمار می رود. جهت نیل به
این مهم و شناسایی جایگاه مناطق نسبت به یکدیگر، استفاده از مدل ها و تکنیک های
مختلف نقش مهم و اساسی دارد. رویکرد حاکم بر این پژوهش توصیفی- تحلیلی، علّی و از
نوع کاربردی- توسعهای است که با هدف تحلیل فضایی و سطح بندی عشایر استان های
مختلف کشور در زمینه برخورداری از شاخص های مختلف جمعیتی، اقتصادی و خدماتی
صورت گرفته است. اطلاعات مربوط به شاخص های مورد بررسی برای دوره های ییلاق و
قشلاق، از گزیده نتا یج سرشماری اجتماعی - اقتصادی عشایر کوچنده کل کشور سال 1387
و مستندات مرکز آمار کشور جمع آوری شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و
سطح بندی جوامع عشایری استان ها با استفاده از فنون تحلیل های عاملی و خوشه ای و
ترسیم نقشهها نیز با استفاده از نرم افزار ArcGIS انجام گرفته است. یافتههای پژوهش
نشان می دهد که توزیع امکانات و خدمات و سطح برخورداری بین عشایر استان های کشور،
ناهمگون و نامتعادل است و اختلاف فاحشی بین عشایر کشور در زمینه برخورداری دیده
1 امتیاز به عنوان برخوردارترین و خوزستان / می شود. در دورهی ییلاقی استان گلستان با 33
0- به عنوان محروم ترین استان عشایر ییلاقی کشور شناخته شدند . نتیجه ی به / با امتیاز 72
کارگیری تکنیک تحلیل عاملی، استان ها را در 5 سطح بسیار برخوردار، برخوردار، نسبتا
برخوردار، محروم و بسیار محروم قرار داد که در زیست بوم ییلاق ح دود 40 درصد از
استان ها ( 11 استان) در سطح محروم و بسیار محروم، 36 درصد ( 10 استان) در سطح
برخوردار و بسیار برخوردار و 22 درصد ( 6 استان ) نیز در سطح نسبتا برخوردار جای
گرفتند. در دورهی قشلاقی استان زنجان با 0/777 امتیاز به عنوان برخوردارترین و
خوزستان با امتیاز 0/927 به عنوان محروم ترین استان عشایر قشلاقی کشور شناخته شدند.
خلاصه ماشینی:
بدین ترتیب پرسـش هـای اصـلی تحقیق را میتوان چنین مطرح کرد: - وضعیت توزیع فضایی امکانات و خدمات میان عشایر استانهای ایران چگونه است ؟ - آیا به لحاظ سطح برخورداری، میان عشایر استانهای مختلف ایران تفـاوت فاحشـی وجـود دارد و کـدام استانها دارای موقعیت مناسب و کدام محروم میباشند؟ - آیا بین میزان جمعیت عشایر استانها در ییلاق و قشلاق با سطح برخورداری و رتبه ی استانها رابطه وجود دارد؟ - چه راهکارها و راهحل هایی جهت برطرف نمودن کمبودهای عشایر محروم میتوان ارائه نمود؟ ١-٢- اهمیت و ضرورت مسأله جامعه ی عشایری کشور واقعیتی اجتمـاعی و بخشـی از سـاختار تـاریخی- فرهنگـی اسـت ؛ و در پیکـرهی جامعه ی ملی، عضوی پرکار به شمار میرود، به گونه ای که هر چند نسـبت جمعیـت عشـایر کـم ر از شـهرها و روستاهاست اما تأثیر اقتصادی و اجتماعی(مهدوی و همکاران، ١٣٨٦: ٤٢) و نقش آنان از نظر آفنـد و پدافنـد ملی در نواحی مرزی حساس کشور انکارناپذیر است (بخشـنده نصـرت، ١٣٨٠: ٩).
جهت سطح بندی استانها از فرمول زیر استفاده گردید: (رجوع شود به تصویر صفحه) بر این اساس استانهای دارای عشایر ییلاقی در پنج طبقه بسـیار برخـوردار، برخـوردار، نسـبتا برخـوردار، محروم و بسیار محروم قرار گرفتند که نتایج آن به شرح زیر میباشد: الف - گروه اول استانهای بسیار برخوردار: این گروه شامل ٤ اسـتان گلسـتان، تهـران، مازنـدران و مرکـزی است که ١٤/٨١ درصد از کل استانها را شامل میشود.
نمایش فضایی سطح بندی عشایر قشلاقی کشور نشان میدهد که فاصله ی بین سطوح برخورداری استانها به لحاظ تعداد، نسبت به ییلاق بیشتر شده است و نزدیک به نیمی از استانهای کشـور در گـروه اسـتانهـای محروم و بسیار محروم قرار گرفته اند.