چکیده:
سیاستگذاری راهبردی ایران در سوریه و عراق تحتتاثیر بحرانهای منطقهای شکل گرفته و دچار دگرگونیهای عمیق در محیط امنیتی گردیده است. ایران از سال 2003 سیاست «ترمیم خلأ منطقهای» در جنوبغرب آسیا را در دستور کار قرار داد. سوریه و عراق در زمره کشورهایی محسوب میشوند که دچار بحران، بیثباتی و ناامنی اجتماعی شدند. در این دوران تاریخی ایالاتمتحده از سیاست «موازنه هویتی» برای محدودسازی قدرت منطقهای ایران استفاده کرد. سیاست موازنه هویتی، مبتنی بر نقشیابی گروههای بنیادگرا در مقابله با جمهوری اسلامی ایران بوده و به این ترتیب، زمینه برای ظهور جنگ مذهب علیه مذهب در جنوبغرب آسیا به وجود آمد. کشورهای رقیب منطقهای همانند ایران، عربستان و ترکیه در ظهور بحرانهای جدید امنیتی سوریه و عراق نقشهای متفاوتی ایفا نمودند. در انجام پژوهش از «روش نمونهپژوهی» در سیاستگذاری راهبردی و در حوزههای آشوبزده امنیت منطقهای استفاده شده است. پرسش اصلی مقاله آن است که «سیاستگذاری راهبردی ایران در سوریه و عراق دارای چه ویژگی، روند و الگوی کنش تاکتیکی بوده است؟» فرضیه مقاله به این موضوع اشاره دارد که سیاستگذاری راهبردی ایران در سوریه و عراق دارای ویژگیهایی همانند «موازنه تهدید»، «ائتلافسازی»، «مدیریت بحران» و «امنیت منطقهای» بوده که در روند سازوکارهای «کنش پیشگیرانه» و با الگوی کنش تاکتیکی مقابله با تهدیدات جنگ کمشدت منطقهای شکل گرفته است.
Iran's strategic policy in Syria and Iraq has been shaped by regional crises and has undergone profound changes in the security environment. Since 2003, Iran has been pursuing a "regional vacuum" policy in Southwest Asia. Syria and Iraq are among the countries that suffered from crisis, instability and social insecurity. During this historical period, the United States used the policy of "identity balance" to limit the regional power of Iran. The policy of identity balance was based on the role of fundamentalist groups in confronting the Islamic Republic of Iran, and thus paved the way for the emergence of a war of religion against religion in Southwest Asia. Rival countries such as Iran, Saudi Arabia and Turkey have played different roles in the emergence of new security crises in Syria and Iraq. In conducting research, the "sample research method" has been used in strategic policy-making and in the troubled areas of regional security. The main question of the article is "What is the characteristics, process and pattern of tactical action of Iran's strategic policy in Syria and Iraq?" The article hypothesizes that Iran's strategic policy in Syria and Iraq has characteristics such as "threat balance", "coalition building", "crisis management" and "regional security" that are in the process of "preventive action" mechanisms and with a pattern of tactical action. Dealing with the threats of less intense regional war has taken shape.
خلاصه ماشینی:
پرسش اصلي مقاله آن است که «سياستگذاري راهبردي ايران در سوريه و عراق داراي چه ويژگي، روند و الگوي کنش تاکتيکي بوده است ؟» فرضيه مقاله به اين موضوع اشاره دارد که سياستگذاري راهبردي ايران در سوريه و عراق داراي ويژگيهايي همانند «موازنه تهديد»، «ائتلاف سازي»، «مديريت بحران » و «امنيت منطقه اي» بوده که در روند سازوکارهاي «کنش پيشگيرانه » و با الگوي کنش تاکتيکي مقابله با تهديدات جنگ کم شدت منطقه اي شکل گرفته است .
در شرايطي که کشورها با نشانه هايي از معماي امنيت و معماي توافق روبه رو هستند، طبيعي است که واحدهاي منطقه اي همانند ايران ناچار خواهد بود تا محور اصلي سياستگذاري راهبردي خود را براساس موازنه تهديد قرار دهد.
والت به اين موضوع اشاره دارد که بهره گيري از سازوکارهاي کنش تعارضي مقابله جويانه با ضرورت هاي سياست بين الملل براي امنيت سازي، مغايرتي ندارد (٦٥ :٢٠٠٠ ,Walt).
نقش يابي گروه هاي تکفيري در بحران سازي سوريه و عراق ظهور گروه هاي تکفيري در خاورميانه نشانه هايي از «امنيت در جهان آشوب زده » محسوب ميشود که الگوي کنش تعاملي و سياستگذاري راهبردي ايران در محيط منطقه اي را تحت تاثير قرار داد.
ايران براي مقابله با برخي از تهديدات امنيت منطقه اي گروه هاي تکفيري و بازيگران منطقه اي در سوريه و عراق از سازوکارهاي کنش پيشگيرانه بهره گرفته و از اين طريق زمينه محدودسازي تحرک عملياتي بازيگران موثر در محيط منطقه اي را به وجود آورده است .