چکیده:
هدف: در ادبیات نظری مالی شرکتی بیان میشود که سیاستگذاری مالی شرکتها با ماهیت شوک جریانهای نقد در ارتباط است؛ بهطوری که شرکتها در پاسخ به شوکهای دائمی و گذرای جریانهای نقد، سیاستهای متفاوتی در پیش میگیرند. با این حال، برای بررسی صحت چنین مدلهایی، پژوهشهای تجربی معدودی انجام شده است. بر همین اساس، هدف از این پژوهش، پر کردن این فاصله است.
روش: ابتدا، ادعای وجود جزئی دائمی در جریانهای نقد شرکتها آزمون شد. سپس، بهکمک فیلتر تغییریافته متناسب با بستر فرایند تصادفی مدل نظری این پژوهش، جریانهای نقد به دو جزء دائمی و گذرا تفکیک و خصایص آنها برآورد شد. در نهایت، در بین دستههای نمونه، شواهد موید یا متناقض با پیشفرضهای مدلسازی جریانهای نقد، از طریق ترکیب دو فرایند دائمی و گذرا و همچنین فرضیهها و ایجابهای پژوهشی مبتنی بر مدل تئوریک این پژوهش بررسی شدند.
یافتهها: 1. مدلسازی جریان نقد عملیاتی شرکتها بهصورت ترکیبی از دو فرایند دائمی و کوتاهمدت، میتواند اغلب ایرادهای واردشده بر فرض دائمی بودن فرایند تصادفی حاکم بر جریانهای نقد را مرتفع کند؛ 2. در حالی که معمول است سهام شرکتهایی که فروش آنها از چرخههای اقتصادی تاثیر نمیپذیرد، در دسته صنایع تدافعی قرار دهند، به نظر میرسد تفکیک شوکهای کوتاهمدت و دائمی میتواند برای تمییز این مفهوم، معیار بهتری ارائه کند و 3. شرکتهایی که بیشتر در معرض نوسانهای جریان نقد هستند یا نرخ رشد دائمی بالاتری دارند، وجه نقد بیشتری نگهداری میکنند و در هر نوبت افزایش سرمایه از محل آورده سهامداران، مقدار بیشتری تامین مالی انجام میدهند.
نتیجهگیری: بر اساس یافتهها میتوان نتیجه گرفت که تفکیک جریانهای نقد به شوکهای دائمی و کوتاهمدت، برای تشریح سیاستهای مالی شرکتی، شهود بسیار قوی ارائه میکند و اغلب ایجابهای مدل نظری بررسیشده در خصوص سطح بهینه نگهداشت وجه نقد، پذیرفته میشود.
Objective: Theoretical corporate finance literature claims that financial policies of firms are related to the nature of their cash flows shocks; that is firms respond to transitory and permanent cash flow shocks differently. However, a limited number of surveys are conducted in the empirical corporate finance literature to verify the validation of these models. The main objective of this article is to fill this gap. Methods: First of all, the existence of a permanent element in the cash flows of firms will be tested. Secondly, an adjusted filter will be devised to identify short term and permanent shocks to firms' cash flows and estimate their characteristics. This filter is adjusted according to the dynamics of this article's theoretical model. Eventually, the basic axioms of the dynamic framework on which the theoretical model is based, will be analyzed and then the hypotheses will be tested among sample classes. Results: 1- Modeling operational cash flows of companies as a combination of permanent and short-term stochastic processes can eliminate most of the problems assuming a permanent random process governing cash flows. 2- Pieces of evidence show that in firms that are operationally the same, the characteristics of permanent cash flows shock resemble. 3- While it is common to classifying stocks of companies whose sales are not affected by economic cycles as defensive industries, it seems that the separation of short-term and permanent shocks can provide a better criterion or distinguishing tool to interpreting this concept. 4- Firms that are exposed to higher cash flows volatility or experienced a greater permanent growth rate, hold a higher level of cash flows and at any time that they do external financing via equities, issue more stocks. Conclusion: According to the findings, separating short term and permanent shocks presents a strong intuition to describe firms' financial policies, and most implementations of the theoretical model of this article are acceptable.
خلاصه ماشینی:
در حالي که معمول است سهام شرکت هايي که فروش آنهـا از چرخه هاي اقتصادي تأثير نمي پذيرد، در دسته صنايع تدافعي قرار دهند، به نظر مي رسد تفکيک شوک هاي کوتاه مدت و دائمي مـي توانـد براي تمييز اين مفهوم ، معيار بهتري ارائه کند و ٣.
نتيجه گيري : بر اساس يافته ها مي توان نتيجه گرفت که تفکيک جريان هاي نقـد بـه شـوک هـاي دائمـي و کوتـاه مـدت ، بـراي تشـريح سياست هاي مالي شرکتي ، شهود بسيار قوي ارائه مي کند و اغلب ايجاب هاي مدل نظري بررسي شده در خصوص سطح بهينـه نگـه داشـت وجه نقد، پذيرفته مي شود.
DeMarzo, Fishman, He & Wang 6.
Chang, Dasgupta, Wong & Yao 2.
در ادامه در اين مدل فرض مي شود، شرکت در مواقعي که با شوک هاي کوتاه مدت منفي مواجه است و جريان نقـد آن منفي مي شود يا از منابع نقدي خود استفاده مي کند يا در نهايت به تأمين مالي خارجي اقدام مي کنند.
در مدل زيربنايي اين پـژوهش فـرض مـي شـود کـه جريـان مولـد دارايي ها، روند دائمي جريان نقد شرکت را تعيين مي کند و براي تخمين خصايص شوک هاي نقد لازم است شرکت هـاي مشابه دسته بندي شوند.
A unified theory of Tobin's q, corporate investment, financing, and risk management.
Optimal security design and dynamic capital structure in a continuous-time agency model.
Dynamic models and structural estimation in corporate finance.