چکیده:
نظریۀ بینامتنیت یکی از رویکردهای نوین در خوانش و نقد متون است. این نظریه ابتدا از نشانهشناسی فردیناند سوسور مایه گرفت و بـه بررسـی روابـط موجود در بین متون میپردازد. چراکه در هر متنی اشاراتی به آثار پیش از آن وجود دارد؛ بهبیاندیگر، متون جدید زاییدة متنهای پیش از خود هستند. ژارژ ژنت نظریۀ بینامتنیت را به کمال خود رسانده است. ژنت، بینامتنیت را به سه دسته تقسیم میکند که در قالب حضور صریح و اعلامشده، پنهان و غیرصریح یا ضمنی یک متن در متن دیگر، قابلبررسی است. در این مقاله ابتدا حکایات مثنویهای عطار بر اساس این نظریه دستهبندیشده؛ سپس متن پیشین حکایات در حدیقۀ سنایی یافت شده و پسازآن خوانش بینامتنی حکایات بر اساس نظریۀ بینامتنیت ژنت در این سه حوزه، همراه با نمونه، تحلیل کاربردی و بیان تشابهات و تفاوتها ازنظر حجم مطالب، شخصیتها، اهداف دو نویسنده و نکات بلاغی مطرحشده میان حکایات ارائه شده است. بر اساس این بررسی یازده مورد در مثنویهای عطار پیوند بینامتنی با حدیقۀ سنایی دارند. در این سه حوزۀ یادشده، یک مورد حکایت از نوع بینامتنیت صریح- آشکار است که از نوع «اقتباس» است. همچنین هشت مورد بینامتنیت تعمدی-پنهان و دو مورد بینامتنیت ضمنی یافت شده است.
Intertextuality theory is one of the New Approaches to Reading and Criticizing Texts. This Theory First was Taken from Ferdinand Saussure's Semiotics and Examines the Relationships between Texts, in every Text there are References to Earlier Works. In other Words, New Texts are Born from Pre-existing Texts. Gerard Genette has Consummated the Theory of Intertextuality and he Divides Intertextuality into three Categories, which can be Examined in the form of: Explicit and Announced Presence, Hidden, not Explicit or Implicit Presence of one Text in another. In this article, the Anecdotes of Attar’s Masnavi are first Classified According to this Theory, Then the Pre-existing Text of the Anecdotes is Found in the Sanaʾi’s Hadiqat al-Haqiqah, After that, the Intertextual Reading of Anecdotes is Presented based on the theory of Genetics Intertextuality in these three Areas, Along with Examples, Practical Analysis of Similarities and Differences in Terms of volume, characters, goals of the two authors and rhetorical points between the Anecdotes. According to this Study, eleven Intertextual Attar’s Couplet Relate to Sanaʾi’s Hadiqat al-Haqiqah. In these three Modules, there is one case of Explicit Intertextuality which is "Eqtebas". There were also Eight cases of Intentional-hidden Intertextuality and two case of Implicit Intentionality.
خلاصه ماشینی:
در اين مقاله ابتدا حکايات مثنويهاي عطار بر اساس اين نظريه دسته بنديشده ؛ سپس متن پيشين حکايات در حديقۀ سنايي يافت شده و پس ازآن خوانش بينامتني حکايات بر اساس نظريۀ بينامتنيت ژنت در اين سه حوزه ، همراه با نمونه ، تحليل کاربردي و بيان تشابهات و تفاوت ها ازنظر حجم مطالب ، شخصيت ها، اهداف دو نويسنده و نکات بلاغي مطرح شده ميان حکايات ارائه شده است .
(عطار، ١٣٩٢) خوانش بينامتني متون ازنظر حجم مطالب دو متن نزديک به هم هستند؛ سنايي ١٩ بيت و عطار ١٦ بيت را به اين حکايت اختصاص داده اند؛ هر دو شاعر هدف مشترکي دارند: جوهر انسان ها در سختيها و بليات آشکار ميگردد.
(عطار، ١٣٩٢) خوانش بينامتني متون اين دو حکايت ازنظر حجم مطالب کاملاً يکسان اند؛ هر دو عارف به نتيجه گيري پرداخته اند؛ هدف هر دو نيز يکسان است : پرهيز از خودبيني.
(سنايي، ١٣٨٣) متن منطق الطير: بود مردي شيردل خصم افکني عطار اين حکايت را با تفاوت هايي در بخش «جواب هدهد» آورده و ٩ بيت را به آن اختصاص داده و سپس در سه بيت به نتيجه گيري پرداخته و موضوعاتي چون : پرهيز از عيب جويي و توجه به عيوب خود را مطرح کرده است .
(عطار، (1388 خوانش بينامتني متون دو حکايت ازنظر حجم مطالب يکسان اند و هر دو ١١ بيت دارند؛ هرچند سنايي به نتيجه گيري مجزا پرداخته اما عطار نتيجه گيري را در لابه لاي داستان آورده است .