چکیده:
قتل ناشی از بیپروایی شدید در اثر رفتار ارادی خطرناک مرتکب با آگاهی و توجه به اینکه اقدام او نوعا موجب قتل دیگری است، ارتکاب مییابد. در این نوع قتل، مرتکب قصد مستقیم جنایت بر مجنی علیه را ندارد و حتی در برخی موارد از جمله تبصره ماده 292 قانون مجازات اسلامی قصد ایراد فعل واقع شده را نیز ندارد اما با این حال عمل ارتکابی به جهت علم به وقوع نتیجه، عمدی محسوب میشود. این موضوع در ارتباط با قتل غیرعمدی ناشی از تقصیر، امکان تشخیص نوع قتل اتفاق افتاده را با مشکل مواجه میکند. این تحقیق با هدف ارایه ویژگیهای قتل عمدی ناشی از بیپروایی شدید با اشاره به رویه قضایی، به بیان موارد تمایز این نوع قتل با قتل شبه عمدی ناشی از تقصیر به روش توصیفی و تحلیلی پرداخته و به این نتیجه دست یافت که برای صدق عنوان عمدی برای عمل ناشی از بیپروایی شدید هم رفتار ارتکابی از لحاظ کشنده بودن و هم مرتکب از لحاظ آگاهی و توجه به رفتار خود باید دارای شرایط خاصی از جمله نوعا کشنده بودن رفتار و قابل پیش بینی بودن نتیجه برای مرتکب باشد تا قتل عمدی محسوب شود.
Murder caused by extreme recklessness commits in effect committed dangerous voluntarily primary behavior along with awareness and attention to that her action typically leads to the murder of another, in this type of murder, he has no direct intention of committing a crime against the victim and even in some cases such as note to article 292 Islamicist punishment law he doesn’t not intend to object to the verb however commitment considered intentional for the sake of knowing the occurrence of the result. This topic has a problem identify the type of murder that occurred in connection with unintentional murder caused by possible fault. This research investigate to distinguish this type of murder from quasi-premeditated murder caused by fault aimed at providing the features of premeditated murder caused by extreme recklessness referring to the judicial procedure by descriptive and analytical methods, and concluded that for the correctness of intentional mention for an action caused by extreme recklessness, committing behavior in terms of being lethal and committed in terms of awareness and attention to himself behavior too, must have certain conditions like typically lethal behavior and the predictability of the result for the perpetrator to be premeditated murder
خلاصه ماشینی:
بیپروایـی یکـی از جلوه های عنصر معنوی است که از یک سو در کنار مفاهیمی چون بی احتیـاطی، بـی مبـالاتی و عدم رعایت نظامات دولتی می تواند قرار گیرد و بنابراین عموما باید غیر عمدی تلقـی شـود چراکـه نتیجه حاصله خواست مستقیم مرتکب نبوده و از طرف دیگر به علت تقصیر و بیاحتیاطی شـدید و فاحش و به جهت قابل پیش بینی بودن وقوع نتیجه زیانبار برای مرتکب و علیـرغم فقـدان سـوءنیت مجرمانه مستقیم ، قانون گذار در برخی موارد از جمله تبصره ماده ٢٩٢ قـانون مجـازات اسـلامی در گروه جرایم عمدی قرار داده است .
در این نوشتار بـه دنبـال بررسـی ایـن موضـوع هسـتیم کـه در چـه صـورتی قتـل ناشـی از تقصیر(فاحش ) مشمول جنایت عمدی می شود و نیز با بررسی مولفه های اساسی دو قتل از جملـه با تبیین مفهوم تقصیر جزایی و عمل نوعا کشنده به این پرسش پاسخ داده شـود آیـا علـم بـه نوعـا کشنده بودن فعل ، بدون قصد فعل موجب تحقق عمد در قتل می شود؟ آیا میتوان از عمل فرد پی به قصد او برد؟ ایا می توان تصور کرد که در موردی خاص داشتن اراده مساوی بـا خواسـتن نتیجـه مجرمانه است ؟موضع فقه جزایی و رویه قضایی در ایـن خصـوص چگونـه مـی باشـد.
اصطلاح قتل ناشی از بیپروایی شدید١ نیز در قانون به کار برده نشده اسـت و ایـن عبـارت جهـت تشخیص آن نوع قتل عمدی است که در آن مرتکب بدون اینکه مستقیما نتیجه حاصـله را بخواهـد و نه حتی در برخی موارد قصد ایراد فعل واقع شده را داشته باشد اما به علت بی احتیاطی فاحشی کـه در انجام عملی مرتکب شده و اتفاقا نتیجه حاصله نیـز بـرایش قابـل پـیش بینـی بـوده و در واقـع تـا حدودی علم به وقوع نتیجه از عمل خود داشـته امـا از آن احتـراز نکـرده و حسـب مـواد ١٥٣، ٢٩٠، ١.