چکیده:
سگ حیوانی است که در ایران باستان به جهت وفاداری، نگهداری از گله و منازل مردم، شبزندهداری و شکار همیشه ستوده شده و مفید دانسته شده است. این حیوان رفتهرفته چهرهای دوگانه پیدا میکند و تبدیل به دو گونۀ: 1. مفید (سگ شکاری، سگ گله و سگ نگهبان خانه) و 2. ولگرد میشود. در این مرحله سگ مفید همچنان مورد ستایش و احترام است امّا سگ ولگرد جایگاهی ندارد. با این وجود، مورد آزار قرار نمیگیرد و پست خوانده نمیشود. پیش از ورود عربها به ایران و در دوران ساسانیان است که سگ ولگرد، پست و آزمند و بیخاصیّت خوانده میشود و عامل این مسئله را میتوان نفوذ افکار یونانی و مسیحی به ایران دانست. در دوران اسلامی نیز با توجّه به روایات دینی مختلف و همچنین افکار خود عربها سگ مفید نیز جایگاه خود را از دست میدهد و پست دانسته میشود. این دو جریان فکری (افکار یونانی و مسیحیّت + اندیشههای اسلامی و عربها) دست به دست هم میدهند تا جایی که سگ به موجودی حریص، آزمند، بخیل و اذلّ موجودات تبدیل میشود و به خاطر نجسبودنش، کسی دیگر سگ را در منزل نگهداری نمیکند و به او آب و غذا نمیدهد. در این تحقیق با تمرکز بیشتر بر روی متون حماسی فارسی، کوشش نگارنده بر آن بوده که تاثیر این دو جریان را بر تحوّل کاربرد معنایی واژۀ سگ در ادبیّات فارسی نشان دهد.
خلاصه ماشینی:
هرکس کوچکترین آزاری به او میرسانده، مجازات میشده و هرکس در غذا دادن به او اهمال میورزیده، کیفر میشده است و این حیوان پس از ورود عربها به ایران به این روز افتاده که نهتنها استخوانی به او نمیدهند، بلکه کلوخ نیز بر سرش میزنند، امّا با مطالعۀ منابع بیشتر، این تصور رنگ میبازد و میبینیم که سالیانی پیش از ورود عربها به ایران، این موجود باوفا تحت تأثیر تفکّرات یونانی و همچنین مسیحیّت، جایگاه خود را تا حدّ زیادی از دست داده است.
ق) میگوید: ای خـواجـه مـر مـرا به هجا قصد تو نبودچون تیغ نیک کش به سگی آزمون کنند جـز طبع خویش را به تو بر کردم آزمونو آن سگ بود به قیمت آن تیغ رهنمون (به نقل از: رادویانی، 1380: 186) خاقانی نیز در ختمالغرایب (تحفةالعراقین) میگوید: شمشیر معاملت زدوده پس بر سگ آز آزموده (خاقانی، 1387: 127 و خاقانی، 1386: 147) ایرانشان نیز در کوشنامه به صورت پوشیده به این موضوع اشاره کرده است: ز کس هیچ نیکی ندارد دریغ به سگبر دریغ آیدش زخم تیغ (ابیالخیر، 1377: 672) اعتقاد عامّه بر این است که با ورود اسلام به ایران جایگاه و اهمّیّت سگ به مرور زمان و اندکاندک تغییر پیدا کرد؛ چرا که این حیوان در دین اسلام نجس خوانده شده و طبیعتاً عربهای مهاجم این همه اهمّیّت دادن به سگ را برنمیتابیدند، امّا بعضی روایات نشان میدهد که خود ایرانیان نیز در این امر دخیل بودهاند.