چکیده:
پاسخ به این سؤال که کشورها ساختار مالی و بانکی خود را چگونه طراحی کنند تا بتوانند نرخهای تورم را به طور مستمر و باثبات پایین نگه دارند، از اهمیت ویژهای برخوردار است. این مقاله، ساختار مالی و بانکی ایران را در بازهی زمانی 1987-2016 (1366-1395) بررسی و تأثیر آن را بر تورم به روش FMOLS برآورد کرده است. یافتهها حاکی از آن است که اثر ساختار مالی بانکمحور بر تورم در ایران منفی است. از میان شاخصهای مختلف ساختار بانکی، شاخص داراییهای بانکهای سپردهپذیر توانسته تورم را کاهش دهد. به علاوه، تنها با لحاظ تأثیر شاخصهای ساختار مالی و ساختار بانکی، رابطه یکبهیک میان نقدینگی و تورم مطابق با آنچه پولگرایان ادعا میکنند، برقرار است. به طور کلی، این یافتهها در حمایت از ایدهی طراحی ساختار مالی کمتر نامتوازن و افزایش قدرت مالی بانکها به منظور کاهش تورم هستند.
It is important to answer the question of how countries should design their financial and banking structures to achieve low stable inflation rates. This paper investigates the effects of financial and banking structures on inflation in Iranian economy from 1987 to 2016 using FMOLS method. Our findings reveal that the effect of bank-based financial structure on inflation is negative. From different indices for banking structure, deposit money bank assets can reduce inflation significantly. Moreover, the one-to-one relationship between liquidity and inflation, as monetarists claim, is applied only when the impact of financial structure and banking structure is considered in regression. These findings, generally, are in the support of designing a less unbalanced financial structure and promoting the financial strength of banks in order to lowering the inflation.
خلاصه ماشینی:
بنابراین ، کشور درحال توسعه ای مانند ایران بایستی ساختار مالی و بـانکی خـود را اصـلاح کنـد تـا دسترسـی بنگـاه هـا را تقویـت کـرده ، عملکـرد سیاسـت هـای پـولی را بهبودبخشیده و نرخ تورم را به طور مستمر و باثبات پایین نگه دارد.
در همین راستا، پژوهش حاضر به این سؤال میپردازد که ابعاد مختلف ساختار مـالی در ایران چه تأثیری بر تورم داشته است ؟ ابعاد سـاختار مـالی بـرای سـال هـای ١٩٨٧ تـا ٢٠١٦ محاسبه و سپس تأثیر آن ها بر تورم با روش حداقل مربعات معمولی کاملاً اصلاح شـده -Full FMOLS( Modified Ordinary Least Squares) برآورد میشود.
مهم ترین نکته سازوکار گذار این است که برخی از بنگاه ها برای تأمین مالی بـه بانـک هـا وابسته هستند و سیاست پولی بر عرضه وام دهی بانکی تـأثیر مـیگـذارد.
بنابراین ، با توجه به تأثیر سیاست هـای پولی از طریق بخش بانکی بر اقتصاد، در مـورد کـارآیی سیسـتم هـای مـالی بانـک محـور و سیستم های مالی بازارمحور اختلاف نظر وجود دارد.
در واقع ، این مسأله که در سیسـتم هـای مالی بانک محور آثار سیاست های پولی بیشتر از سیستم های مالی بـازارمحور اسـت ، بسـتگی به بخش بانکی دارد٣ (وانگ .
The Effectiveness of Non-standard Monetary Policy in Addressing Liquidity Risk during the Financial Crisis: The Experiences of the Federal Reserve and the European Central Bank.
Financial Structure and Economic Growth: A Cross-Country Comparison of Banks, Markets, and Development.
Financial Systems and the Role of Banks in Monetary Policy Transmission in the Euro Area.