چکیده:
بررسی نظرات پیرامون ملاکات تحسین و تقبیح عقلی، دو ملاک عمده به دست می دهد: یکی مصلحت یا مفسده عمومی و دیگری عدل یا ظلم. از طرف دیگر، بنائات عقلایی متأثّر از تحسین و تقبیح عقلی شکل می گیرند. با توجه به دو دیدگاه عمده پیرامون ملاک تحسین و تقبیح، سؤال این است که تأثیر هر یک از آن دو ملاک بر شکل گیری بنائات عقلایی چیست؟ آیا اصولیان به تأثیر پذیری شکل گیری بنائات عقلایی از هر دو ملاک توجه کرده اند؟ آیا نمونه هایی از بنائات عقلایی متأثّر از هر یک از دو ملاک یافت می شود؟ تتبّع در کلمات اصولیان نشان می دهد که به نقش تحسین و تقبیح عقلی در شکل گیری بنائات عقلایی توجه داشته اند و از قضا، بر اساس توجه به همین نقش، نظریّه عدم امکان ردع طرق عقلائیه مطرح شده است. با این حال، بیشتر توجه اصولیان معطوف به نقش ملاک مصلحت و مفسده عمومی در بنائات عقلایی است. امّا بنائات عقلائی بسیاری متأثّر از تحسین و تقبیح عقلی به ملاک عدل و ظلم قابل شناسایی است. برخی قواعد حقوق جزا و عرف های حقوق بشر بین الملل در همین طیف قرار می گیرند.
The analysis of the standpoints about the criteria of rational approbation and disapprobation gives two major criteria which are "general prudence or depravity" and "justice or oppression". Furthermore, the conducts of the wise are formed based on rational approbation and disapprobation. Considering the two major standpoints about the criterion of approbation and disapprobation, the question at hand is: what is the impact of each criterion on the formation of the conducts of the wise? Have Osuli scholars noticed the impressibility of the formation of the conducts of the wise from both of the criteria? Is there any sample of the conducts of the wise impressible from each of the criteria? Research in the sayings of Osuli scholars shows that they have paid attention to the role of rational approbation and disapprobation in the formation of the conducts of the wise and because of this attention, the theory of "the impossibility of the rejection of the conducts of the wise" is proposed. Nevertheless, most of Osuli scholars' attention is directed towards the role of the general prudence or depravity in the formation of the conducts of the wise. But there are many examples of the conducts of the wise that are impressible from rational approbation and disapprobation that is based on justice and oppression. Some of the rules of the penal codes and international human rights customs fall into this category.
خلاصه ماشینی:
نقش عدالت و مصلحت در تحسين و تقبيح عقلي و تأثير آن دو بر شکل گيري بنائات عقلا حميد انصاري / علي اصغر افشاري تاريخ دريافت : ١٣٩٨/١١/٢٧ تاريخ پذيرش : ١٣٩٩/٠٤/١٦ چکيده بررسي نظرات پيرامون ملاکات تحسين و تقبيح عقلي، دو ملاک عمده به دست مي دهد: يکي مصلحت يا مفسده عمومي و ديگري عدل يا ظلم .
محقق طوسي اما در کتاب تلخيص المحصل در پاسخ به استدلال اشاعره مبني بر اين که تحسين و تقبيح نمي تواند عقلي باشد چون حکم عقلي مانند قضيه «کل بزرگ تر از جزء است » تغيير و تبدل ندارد و حال آن که حسن و قبح ، صدق و کذب تغيير مي کند، صراحتا قضاياي حسن و قبح را به مصالح و مفاسد معلل کرده و قول را به حکما نسبت مي دهد.
که شهيد صدر به عنوان قضاياي تحسين و تقبيح عقل عملي در رتبه سابقه معرفي مي کند وجود دارد و در همه اين موضوعات ، معناي حق ، مستبطن است ؛ مثلا وقتي گفته مي شود «صدق نيکو است » مراد از «صدق » که موضوع قرار گرفته است چيست ؟ اگر شخص سخني بگويد و مطابق با واقع بوده اما مخاطبي براي آن وجود نداشته باشد و حتي خود نيز مخاطب آن نباشد اين کلام ، نه صدق است و نه متصف به حسن .
مقتضاي نظام اجتماع همان ملاک مصلحت و مفسده عمومي را به عنوان پايه شکل گيري و اعتبار دلالت لفظي معرفي نمايد و چون در مقام تعليل ، ذکر شده است عموميت دارد و يک طيف بنائات عقلايي که مبتني بر مصالح نظاميه هستند را مورد اشاره قرار دهد.