چکیده:
هدف این پژوهش، مطالعه وضعیت اجتماعی زنان در عصر قاجار است. یافتههای این مطالعه نشان داد که تاریخ جامعه قاجار، روایت یک پدرسالاری تمام عیار است. زنان بهمثابه یک طبقه اجتماعی، تحت سلطه کامل مردان قرار داشتند. اگرچه آنها نیمی از افراد جامعه را تشکیل میدادند ولی گویی در جامعه نبودند و از نظرها پنهان مانده بودند. زنان در خانه در پسِ پرده و در جامعه در پسِ روبنده بودند. نه چهرههایشان دیده و نه سخنها و دردهایشان شنیده میشد. حتی نامشان بر زبانها برده نمیشد. بردن نام زن و دیدن چهره او و همکلام شدن با آنها، همه تابویی خطرناک و گناهی نابخشودنی بود. هر مردی در خیابان باید از آنها فاصله میگرفت. جنس دوم و پستتر از مردان محسوب میشدند. گرچه به ظاهر آزاد بودند اما در بند سلطه جنسیتی گرفتار مانده بودند. ابزار شهوت قلمداد می-شدند که دیدنشان میتواند شهری را به آشوب کشاند. به همین دلیل آنها را به کنج خانهها رانده و به کار اطفای شهوت مردان گمارده بودند. خروج دختران از خانه برای تحصیل و آموزش را موجب گسترش فساد در جامعه می-دانستند. با همین منطق، مدرسه رفتن آنها را نیز ممنوع کرده بودند. اشتغال درآمدزا هم عرصهای مردانه بود که زنان را به آن هیچ راهی نبود. لذا نه فرصتی برای تحصیل پیش رویشان باز بود و نه امکان اشتغال برایشان هموار بود. هم در آموزش و فرهنگ، فرودست بودند و هم در اقتصاد، تهیدست. نه شغلی درآمدزا به آنها داده میشد و نه حق تحصیل به آنها اعطا میشد.
The purpose of this article is to study the social and cultural status of Iranian women in the Qajar era (1789-1925). This study has been done by historical method. The findings of this study indicate that Qajar society was a completely patriarchal society. Patriarchy had caused that women do not have equal opportunities with men. Women as a social class were completely dominated by men. In the street, in addition to the women's tent) chador(, they also had to cover their faces. Therefore, their faces should not have been seen. This type of coverage was mandatory. Women did not have the right to choose their clothing. They were not allowed to talk to men on the street. Urban women were not allowed to work outside the home. They had no independent income. Also, girls did not have the right to education. Schooling was forbidden for girls. While the boys could go to school. As a result, women's cultural and economic capital was very low. By the end of the Qajar period, the literacy rate of Iranian women was less than 3%. These conditions made women lower position than men.
خلاصه ماشینی:
اين در حالي است که تنها از اواخر دوره قاجار و با وقوع انقلاب مشروطه در سال ١٢٨٥ بود که زمينه بروز تغييرات گسترده در جامعه ايراني رقم خورد (آبراهاميان ، ١٣٧٧).
نوع خاص لباس زنان در بيرون از خانه که با روبنده همراه ميشد به گونه اي بود که صورت و حتي چشم هاي آن ها را نيز پنهان ميکرد (ديولافوآ، ١٣٧١: ٧٨).
پوشش يکسان زن قاجار (چادر و روبنده ) در همين راستا مادام ديولافوا که به همراه همسرش براي کاوش هاي باستان شناسي از فرانسه به تهران آمده بود نيز در خاطراتش از ديدار خود با ناصرالدين شاه روايت ميکند که شاه کشور ضمن تأکيد بر رعايت حجاب اسلامي او در شهر به اين زن فرانسوي چنين ميگويد: «در مملکت ما زن ها نميتوانند با روي باز بيرون آيند.
(143 :1371 در اين زمينه ، ارنست اورسل جهانگرد بلژيکي که پيش از انقلاب مشروطه وارد ايران شده بود نيز از مواجهات خود در تهران چنين نقل ميکند: «بانوي متشخصي از مقابل من گذشت که بر قاطري سوار بود و چنان خود را زير چادر و روبنده پنهان کرده بود که از تمام اعضاي بدنش چيزي ديده نميشد.
زماني در دوره قاجار، زنان حق تحصيل در دوره ابتدايي هم نداشتند و بالتبع فرصت هاي شغلي و کسب استقلال اقتصادي نيز براي آن ها تقريبا وجود نداشت و به همين دليل ، آن ها هميشه وابسته به مردان بودند و از اين طريق ، سلطه جنسيتي مردسالار دائما بازتوليد ميشد.