چکیده:
صاحبان علم و اندیشه در بررسی اعجاز قرآن کریم از دیرباز تاکنون به بخش بیان و اسلوب آن توجه ویژهای داشتهاند. در این زمینه پژوهشهای ارزشمندی انجام گرفته است که از این طریق ربانی بودن مصدر این متن بینظیر نیز نمودی بارز دارد. عدول بهعنوان یکی از اساسیترین شیوههای بیانی قرآن کریم به معنای تغییر در سیاق و اسلوب کلام است، که خود گونههای مختلفی دارد و اندیشمندان علم بلاغت به دستهبندی آن پرداختهاند. از جمله عدول از حقیقت به مجاز، عدول از تعابیر نزدیک و آسان به تعابیر دور و پیچیده، عدول از یک صیغه به صیغۀ دیگر در فعلها و اسمها که اغراضی را نیز برای آن بیان کردهاند. زبانشناسان نیز به اغراض فرعی تکنیکهای زبانی تأکید دارند. رومن یاکوبسن زبانشناس بنام روسی از اغراض فرعی بهعنوان نقشهای زبانی یاد میکند. وی برای زبان شش نقش ترغیبی، عاطفی، ادبی، همدلی، فرازبانی و ارجاعی در نظر گرفته است. پژوهش حاضر سعی دارد با تکیه بر نظریۀ نقشگرایی یاکوبسن، اغراض عدول بین اسم و فعل در قرآن کریم را بررسی و تحلیل کند و از این دریچه به اعجاز بیانی قرآن بنگرد. این بررسی نشان میدهد که عدول در هریک از آیات، مخاطب را دچار کاوش ذهنی و تعقل و تدبر میکند؛ تعقل و تدبری که از اهداف اساسی خداوند متعال در قرآن کریم است. نتایج نشان میدهد که دلالت اسم بر ثبوت و فعل بر تجدد و حدوث، بیشترین نمود را در این آیات داشته و در برخی آیات علاوهبر دلالت معنایی، رعایت فاصلۀ آیات نیز مدنظر بوده است. نقشهای ششگانۀ زبان گاهی با هم همپوشانی دارند و در برخی موارد، عدول صورتگرفته بیش از یک نقش را نمود بخشیده است که همۀ این موارد بیانگر اعجاز بیانی قرآن کریم و ثابتکنندۀ مصدر ربانی این کتاب آسمانی است.
In their examination of the miraculousness of the Qur’an, scholars and thinkers have been paying a special attention to its expression and style for a long time. Numerous studies have been carried out in this regard in which the divinity of the source of this unique Scripture is evidently revealed. As one of the most essential methods of expression used by the noble Qur’an, ‘udul (conversion) means changing the linguistic context and the speech style. This concept has various types that have been classified by rhetoric scholars. These include switching from truth to metaphor; from close, easy propositions to distant, complex ones; and from one verb/noun form to another verb/noun form. Various purposes have also been suggested for these various types of conversions. Similarly, linguists emphasize the secondary purposes of linguistic techniques. Roman Jacobsen, the famous Russian linguist, calls the secondary purposes as linguistic functions. He considers six roles for language, namely phatic, emotive, aesthetic/poetic, conative, metalingual, and referential. The study at hand aimed to analyze the purposes of converting nouns and verbs to each other in the noble Qur’an based on Jacobsen’s functionalist theory and to look at the miraculousness of the Qur’an from this viewpoint. This examination showed that conversion in every verse of the Qur’an causes the addressee to make mental exploration and reflection, one which is among the main purposes of the sublime God in the noble Qur’an. The findings show that the implication of noun on the affirmation and that of the verb on renewal and contingency have had the largest representation in these verses. On the other hand, in some verses, in addition to semantic implication, the observation of the distance between the verses has also been taken into consideration. The six functions of language sometimes overlap, while in other cases the conversion leads to overemphasis on one of the functions. These findings all indicate the expressive miraculousness of the noble Qur’an and prove the divine source of this heavenly Scripture.
خلاصه ماشینی:
در اينکه چرا دو نوع مسـند در ايـن آيـه آورده شده ، کتاب هاي تفسير نکاتي را ذکر کرده اند که به شرح زير است : «عبارت و ما کان الله ليعذبهم و أنت فيهم کنايه از استحقاق آن قوم براي عذاب است و نيز اشاره اي به کرامت پيامبر (ص ) ميباشد» (ابن عاشور، بيتا، ج ٩: ٨٧)؛ بدين شرح کـه بـا اينکه آن قوم استحقاق عذاب دارند، وجود مبارک ايشان مانع از فرارسيدن عذاب ميشود.
منافقان همواره بر اين فکر بوده اند که ميتوانند به وسيلۀ انديشه هاي باطل خود، به هدفشان برسند، اما خداوند متعال با استفاده از اسم آوردن لفظ (خادع ) براي خود و فعل آوردن آن (يخادعون ) و با به کارگيري نقش ادبي زبان که از خلال آن نقش عاطفي زبان نيز بروز پيدا کرده ، سعي داشته است تا همگان را با اين مهم آشنا و آگاه سازد.
«اي انسان چه چيـز تـو را نسبت به پروردگارت مغرور ساخته است ؟» با مراجعه به قرآن کريم آياتي مشابه اين آيه به چشم ميخورد که در آنها مسنداليه هـا و مسندهاي مختلفي ذکر شده که يکي به صورت فعل و ديگري به صورت اسـم آمـده کـه در آنها نيز نقش ارجاعي زبان همچون آيۀ قبل نمود يافته است .
اسلوب بلاغي عدول بين اسم و فعل و يافته هاي نوين زبان شناسـي در ابعـاد گونـاگون خود بيان کنندٔﻩ اعجاز بياني قرآن کريم است که به صورت فهرسـت وار بـه بيـان ايـن ابعـاد ميپردازيم .