چکیده:
این مقاله در مقام پاسخ گویی به این پرسش است که آیا انجام فریضه امر به معروف و نهی از منکر صرفا ناظر به رفتاری است که علنی بوده و بدون تجسس مشخص باشد یا در برخی موارد نمیتوان امر و نهی را مقید به رفتار علنی و آشکار کرد. مقاله با اشاره به حوزه-های مختلف حریم خصوصی هم چون اعتقادی، جسمانی، اماکن، ارتباطات و اطلاعات، مواد 3 و 5 قانون حمایت از آمران به معروف را در سنجه شرع و قانون اساسی قرار داده است. ضمن تاکید بر این که عدم مشروعیت تجسس و ورود به حریم خصوصی شامل آن دسته از اقداماتی نیز خواهد بود که با هدف امر به معروف یا نهی از منکر صورت میگیرند، یافتههای مقاله نشان میدهد که با توجه به اطلاق آیات و روایات امر به معروف و نهی از منکر، وجوب فریضتین محدود به ترک واجبات یا ارتکاب محرمات به صورت علنی نبوده و در کلمات فقها نیز تفصیلی میان ترک یا ارتکاب مخفی و آشکار وجود ندارد. ازاینرو، به نظر میرسد قانونگذار در ماده 3 قانون حمایت از آمران به معروف، میان حرمت تجسس و عمومیت امر به معروف خلط کرده است.
خلاصه ماشینی:
ضمن تأکيد بر اين کـه عـدم مشروعيت تجسس و ورود به حريم خصوصي شامل آن دسته از اقداماتي نيز خواهد بود کـه بـا هدف امر به معروف يا نهي از منکر صورت مي گيرند، يافته هاي مقاله نشان مي دهد که با توجه به اطلاق آيات و روايات امر به معروف و نهي از منکر، وجوب فريضتين محدود به ترک واجبـات يـا ارتکاب محرمات به صورت علني نبوده و در کلمات فقها نيز تفصيلي ميان ترک يا ارتکاب مخفي و آشکار وجود ندارد.
برخي با توجه به اين که در قرآن کريم از طرفي «تجسس » منع شـده 2 و از سوي ديگر، حضرت يعقوب براي پيـدا کـردن يوسـف ، فرزنـدانش را امـر بـه «تحسس » کرده است ،٣ تجسس را مختص مواردي دانسته اند که با انگيزه عيب جـويي و آگاهي از لغزش هايي است که اشخاص راضـي بـه آشکارشـدن آن هـا نيسـتند؛ در حالي که تحسس ، تلاشي است براي آگاهي يافتن از چيزهاي خـوب و اعمـال نيـک مردم و يا به عبارت ديگر، تلاشي است براي کشف حقيقـت بـا انگيـزه درسـت ؛ در صورتي که چنين برداشتي درست باشد، بار معنايي «تجسـس » منفـي و بـار معنـايي «تحسس » مثبت خواهد بود؛ هرچند بعيد به نظر مـي رسـد بتـوان نهـي وارد در آيـه شريفه ١٢ سوره حجـرات را محـدود و مقيـد بـه مـواردي از تجسـس دانسـت کـه جست وجوکننده هدف بدي را در ذهـن دارد، قـرآن کـريم ، نفـس چنـين اقـدامي را ناپسند مي داند؛ مقتضاي اطلاق نهي در آيه اين است که شـامل هـر گونـه اقـدام بـه تجسس ؛ خواه با انگيزه خوب و خـواه بـا انگيـزه بـد مـي شـود و کنکـاش در امـور ديگران ، حتي اگر با انگيزه خير صورت گيرد، همان گونه که اشـاره شـد، بـه لحـاظ لغوي ، مصداقي از تجسس خواهد بود.