خلاصه ماشینی:
"ف. اشتیانی (به تصویر صفحه مراجعه شود) سال گذشته،ستاد انتخاباتی جرجبوش-چنی اعلام کرد که هنرمندان از هر قشر و طبقهای به حمایت از بوش برخاستهاند،و برای اثبات ادعای خود از ستارگان سینما مانند مل گیبسون و تام سلک و موسیقیدانانی نظیر زدزد تاپ،برادران گاتلین و کیدراک نام میبردند.
فرانک گری،آرشیتکت و لاری گاگوسیان،فروشندهء آثار هنری،تندیسی به ارزش یک میلیون دلار به این آیا این هنر است آناکلی،هنرمند اهل نورث ساید میگوید:«به عقیدهء من،مأموریت هنر در بدو امر سیاسی نیست؛اما به تجربه برایم ثابت شده که هرگاه احساسات هنرمندان نسبت به قضایای سیاسی،عمیقا برانگیخته شود.
» هرچند بخش قابلتوجهی از وقایع انتخابات اخیر آمریکا حول استفادهء هنرمندان از نفوذ و قدرتشان برای تغییر اوضاع سیاسی میچرخید،لکن این پرسش برای عدهای مطرح است که آیا اصلا میتوان دستآوردهای هنری در خلال فرازوفرودهای انتخاباتی را«هنر شایسته»نامید یا صرفا تبلیغات فتنهانگیز است؟ نام سوکو لووسکی،مدیر موزهء اندی وارهول،علیرغم اعتراف به اینکه برخی از بهترین آثار هنری سیاسی در واکنش به قضایاو مسایل فراگیر سیاسی پدید آمدهاند،نسبت به مسئلهء فوق نظر مساعدی ندارد،او در توضیح نظر خود میگوید:«بهرغم گرایش روزافزون مردم به سیاست،جماعت هنرمندان نتوانسته است دستآوردی در حد و اندازهء تولیدات هنری دههء 1990 در خلال بحران«ایدز»ارایه کند.
آیا این اتفاقات را باید همگرایی بیسابقهء هنر و فرهنگ عامیانه در انتخابات سال 2004 پنداشت یا موضوع غیراز این بوده؟و مهمتر اینکه چه فرقی به حال رأیدهندگان داشت؟ کیوان ینرال،علوم سیاسی دانشگاه کلاریون،پنسیلوانیا،نویسندهء کتاب «نگاه به تصویر بزرگتر:سیاستشناسی از طریق فیلم و تلویزیون»،و نامزد حزب دمکرات برای مجلس سنا،از حوزهء انتخاباتی بیست و یک بود."