چکیده:
هدف: با ظهور حوزه اقتصاد دانش، داراییهای فیزیکی جای خود را به سرمایه انسانی، بهعنوان منبع استراتژیک مهم در شرکتها دادند. نیروی کار شرکت، یکی از منابع و داراییهای مهم نامشهود شرکت محسوب میشود که بر فرایند خلق ارزش برای شرکت تاثیر مستقیمی دارد. از سوی دیگر مدیران، بهویژه مدیرعاملان، در اداره شرکت نقش مهمی را ایفا میکنند. از این رو، در پژوهش حاضر، به بررسی رابطه قدرت مدیرعامل با بهرهوری نیروی کار شرکت پرداخته شده است.
روش: در پژوهش حاضر، جامعهای متشکل از 104 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی سالهای 1390 تا 1397 انتخاب شد و فرضیههای پژوهش با بهرهگیری از مدلهای رگرسیون چندگانه مبتنی بر تکنیک دادههای ترکیبی آزمون شدند.
یافتهها: نتایج پژوهش، رابطه مثبت میان قدرت مدیرعاملان و بهرهوری نیروی کار حکایت میکند. به بیان دیگر، مطابق با نظریه تورنمنت، بهرهوری نیروی کار، در شرکتهایی که مدیرعاملان قدرتمندتری دارند، بیشتر است. همچنین نتایج نشان داد که قدرت مدیرعامل با اثربخشی نیروی کار رابطه مثبت و با هزینه نیروی کار رابطه منفی دارد؛ به این معنا که مدیرعاملان قدرتمندتر، اثربخشی نیروی کار را افزایش و هزینه نیروی کار را کاهش میدهند. افزون بر این، نتایج تحلیلهای تکمیلی نشان داد که نتایج پژوهش به تغییر شیوه برآورد حساس نیست و مستحکم است.
نتیجهگیری: با توجه به نظریه تورنمنت، مدیرعاملان قدرتمند، بهترین نیروی کار هستند و در مقایسه با سایر کارمندان پاداش بیشتری از عملکرد خود دریافت میکنند، از این رو، تفاوت شایان توجه در میزان پرداخت، در نیروهای کار رده پایینتر شود انگیزه ایجاد کرده و به آنها در تلاش و عملکرد بهتر برای تحصیل ارتقای شغلی کمک میکند و این امر موجب میشود که بهرهوری نیروی کار شرکت افزایش یابد.
Objective: With the advent of the knowledge economy, physical assets have given way to human capital as an important strategic resource for companies. The company's workforce is considered to be one of the most important intangible resources and assets of the company that have a direct impact on the process of value creation for the company. On the other hand, managers, especially CEOs, play an important role in running a company. Therefore, the present study investigates the relationship between CEO power and firm labor productivity. Methods: A sample of 104 firms listed in Tehran Stock Exchange during 2011-2018 was selected and the research hypotheses were tested using multivariate regression models based on panel data technique. Results: The results of this study showed a positive relationship between CEO power and labor productivity. In other words, according to tournament theory, firms with stronger CEOs are associated with increased labor productivity. The results also showed that CEO power is positively correlated with labor efficiency and negatively related to labor cost, meaning that more powerful CEOs increase labor efficiency and reduce labor costs. In addition, the results of supplementary analysis showed that the research results are not sensitive to changes in estimation methods and are robust. Conclusion: According to tournament theory, strong CEOs are recognized as the best workforce and receive more rewards for their performance than other employees. Therefore, a significant difference in the amount of payment can motivate the lower-level workforce and help them in their efforts and better performance to obtain career advancement, and this will increase the productivity of the company's workforce.
خلاصه ماشینی:
از اين رو، در اين پژوهش سعي بر آن است که رابطه قدرت مديرعامل و بهره وري نيروي کار شرکت با توجه به نظريه تورنومنت مورد بررسي قرار گيرد.
نتايج پژوهش حاضـر مي تواند دستاوردها و ارزش افزوده علمي زير را به همراه داشته باشد: اول اينکه بيشتر پژوهش هاي داخلي پيشين به بررسي ويژگي هاي مختلف مديرعامل بـر عوامـل خـارجي از جملـه مؤلفه هاي مرتبط با حسابرسي نظيـر حـق الزحمـه حسابرسـي (لاري دشـتي بيـاض و اورادي ، ١٣٩٥)، محتـواي گـزارش حسابرسي (برادران حسن زاده ، پاک مرام ، حسين بابايي و فريادي بناب ، ١٣٩٥) و احتمال صدور گزارش مقبول (عباس زاده و منظر زاده ، ١٣٩٠) پرداختند، اما تاکنون پژوهشي رابطه ويژگي هاي مديرعامل و نيروي کار شرکت در بازار سرمايه ايران را مورد بررسي قرار نداده است .
لذا پژوهش حاضر در زمره نخستين پژوهش هاي داخلـي اسـت کـه در آن رابطـه قـدرت مديرعامل و بهره وري نيروي کار شرکت مورد بررسي قرار گرفته است .
علي رغم پژوهش هاي انجام شده ، نکته مهم ، شواهد ناکافي مبني بر چگونگي تأثير قدرت مديرعامل ، به عنوان ويژگي اساسي نقش مديرعامل و زمينـه اثربخشـي او در سازمان ، بر بهره وري نيروي کار شرکت است .
لذا فرضيه اصلي پژوهش به شکل زير تدوين مي شود: فرضيه اصلي : بين قدرت مديرعامل و بهره وري نيروي کار شرکت رابطه مثبتي وجود دارد.
لذا در اين پژوهش رابطه قدرت مديرعامل و بهره وري نيروي کار شرکت ها مورد بررسي قرار گرفته است .
بدين منظور فرضـيه اصلي پژوهش رابطه بين قدرت مديرعامل و بهره وري نيروي کار شرکت را با توجه به نظريه تورنمنت آزمون کرده است .