چکیده:
گزینش نام برای فرزندان از مهمترین نمادهای فرهنگی هر جامعهای است که بر ساختارها و الگوهای رایج فرهنگی آن دلالت میکند. ورود اسلام به ایران، به تغییرات فرهنگی پرشماری در این کشور انجامید و زندگی روزانه و زیست فرهنگی رایج ایرانیان را دگرگون کرد. نامهای ایرانی در فرهنگ ایرانی پیش از اسلام میان تودههای گوناگون مردم آن روزگار رایج بود، اما پس از مسلمان شدن ایرانیان، مردم آرام آرام نامهای اسلامی و عربی را برای نوزادان خود برگزیدند. این روند نامگذاری اسلامی دستکم تا پایان سده سوم در ایران ماند، اما حاکمان محلی ایرانی، از سده چهارم به تدریج نامهای اسلامی را کنار گذاردند و نامهای ایرانی پیشین را برای فرزندانشان برگزیدند. این تغییر بیشتر میان حاکمان ایرانی سلسلههای محلی مشاهدهپذیر است و آن را میتوان نماد چرخش فرهنگی سدههای چهارم و پنجم دانست که در تغییر روند نامگذاری فرزندان، نمایان شد. این پژوهش بر پایه روش تحلیل کمی و بررسی جامعه آماری پربسامدترین نامهای ایرانی بازه یاد شده، در پی کشف علل و دلایل رواج این نامها در آن زمان است.
Choosing name for children, is one of the most important cultural symbols in every society, which implies the common structures and patterns of that society. Islam's arrival to Iran left numerous cultural influences and changes. And transformed the daily life and common cultural life of Iranians. Before Islam, some of the common names were mostly used among various crowd, But after Islam, people gradually named their newborn children with Islamic Arabic names. This process of Islamic naming was continued in Iran till at least the end of the third century. Nevertheless, Iranian Muslim put the Islamic names aside slowly by time in the forth century and named their children with the Iranian names which were common before Islam. This change, could be considered as the symbol of the cultural turn that occurred during the forth and fifth century, and its clearly observable in the change of Iranian's naming process. The present research which is a study based on the forth and fifth century, is looking forward to show the main reasons for the prevalence of these names by using the method of quantitative analysis and studying the statistical population including the most frequent Iranian names.
خلاصه ماشینی:
پيدايي سلسله هاي ايراني همچون صفاريان ، زياريان ، سامانيان و آل بويه در اين دو سده و گرايش اين حاکمان به زيست بوم نخست خود و کوشش براي انتساب به شاهان ايران پيش از اسل م ، موجب شد موج تازه اي از ايران گرايي در ايران پديد آيد که نمود آن در تغيير روند نام گذاري ايرانيان مي توان ديد.
به رغم اينکه صفاريان از عوامل پيدايي نوع خاصي از فرهنگ و احساس ايراني ـ اسل مي و سامانيان نخستين سلسله اي بودند که زبان ديوان را از عربي به فارسي دگرگون کردند )تاريخ ايران کمبريج ، ١۳٦۳: ٤، ١١٨ و ١۲٨(، نخستين سلسله محلي که نام هاي ايراني در آن ديده مي شود، زياريان يا آل زيار گرگان بودند؛ چنان که بيش تر حاکمان آنان از مردوايچ بن زيار )۳١٦-۲۳۲ ق( )ابن مسکويه ، ١۳٧۹: ۲۳۲( تا گيل ن شاه بن کيکاوس )٤٦۲-٤٧١ ق(، نام هاي ايراني داشتند )عتبي ، ١۳٧٤: ۲٥۳-۲٨٥(.
اين کار در قالب هاي گوناگوني همچون رساندن نسب خود به ساسانيان ، استفاده از لقب پادشاهان ساساني ، نام گذاري فرزندان با نام هاي فارسي و ايراني ، ضرب سکه با عل ئم 5۲ فصلنامہمطالعاتايــرانياســــلمي |ســـــالدوم)جديد( |شــــــــمره چهارم |زمستان١٣٩٩ و تصاوير دوره ايران باستان و استمرار آداب و رسوم دوره ساساني ، نمايان مي شد.
رگه هايي از مخالفت با دستگاه عباسي در تاريخ سلسله هاي داراي نام هاي ايراني )همچون 58 فصلنامہمطالعاتايــرانياســــلمي |ســـــالدوم)جديد( |شــــــــمره چهارم |زمستان١٣٩٩ آل زيار و آل بويه ( ديده مي شود، اما گمان مي رود سبب اصلي تغيير نام هاي اين خاندان ها، احياي ايران ساساني و کسب مشروعيت از طريق تبارسازي بوده باشد.