چکیده:
هدف پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل مدلهای طراحی آموزشی، یادگیری محیط کار و انتخاب الگوی بهینه از بین مدلهای موجود جهت استفاده در حوزه آموزش منابع انسانی صنعت پتروشیمی است. در صنعت پتروشیمی ایران، با شروع فرایند خصوصیسازی و تغییر ماهیت شرکت از بنگاهداری و هولدینگ به یک سازمان حاکمیتی و توسعهای، نقشهای دیروز کمرنگ و فرصتهای نوینی نمایان شده است. لذا، با این تغییر رویکرد، سؤال اصلی این مطالعه به این صورت مطرح شده است: الگوهای رایج در زمینه طراحی آموزش و یادگیری محیط کار چه ویژگیهایی دارند و وجوه مشترک آنها چیست؟ در زمینه آموزش و یادگیری محیط کار چه الگویی برای صنعت پتروشیمی مناسب و با ویژگیهای آن منطبق است؟ این پژوهش با روش کیفی و با استفاده از رویکرد فراترکیب کیفی انجام شده و تحلیلها در دو مرحله صورت گرفته است. مرحله اول تحلیلها با روش ساندلوسکی و بارسو (2007) انجام شد. در مرحله دوم، جهت انطباق مدل و توجه به شرایط و مقتضیات صنعت پتروشیمی از تحلیل اسناد و مشاهده و دیدگاه خبرگان و روش تحلیل تم با استفاده از نرمافزار مکس کیودا استفاده شده است. درنهایت، الگوی انطباقی مرتبط با ویژگیهای صنعت پتروشیمی شامل پنج فرایند تحلیل عملکرد، طراحی عملکرد، انتخاب مداخلات عملکرد، اجرای عملکرد و پایش عملکرد، برگرفته از سه الگوی 70: 20: 10، میگر و تکنولوژی عملکرد انسانی معرفی گردید. با توجه به رویکرد سیستمی حاکم بر طراحی الگوی آموزشی و یادگیری محیط کار و لحاظ نمودن مفهوم عملکرد در همه فرایندهای طراحی، به نظر میرسد مطالعه حاضر بتواند بهعنوان اولین مطالعه صورت گرفته در این زمینه، در آموزشهای سازمانی صنعت پتروشیمی نقش اثربخشی ایفا نماید.
The present research aimed to analyze instructional design,workplace learning, and selecting the optimum model of learning for human resources training in petrochemical industry.The previous roles have become faint and new opportunities have appeared in petrochemical industry by starting the process of privatization and changing the nature of the company from holding to a governance and development organization. So, the main questions in this study were: what is the similarity among the world popular models about instructional design and workplace learning models? What is the most adaptive model about training and workplace learning in petrochemical industry? Therefore, a qualitative meta-synthesis approach has been used to reply these questions. This process was conducted in two steps. Its first step was conducted by Sandelowski and Barroso method in 2007. The second step was conducted by analysis of documents, observation, and experts' views using Maxqda software. Finally, the related adaptive model to the characteristics of petrochemical industry was offered including five dimentions of: performance analysis, performance design, performance development, performance implementation, and performance monitoring which were adopted from 70:20:10, Mager and human performance technology models. Regarding the dominant systematic approach in instructional design and workplace learning model, and considering of performance conception in all designing processes, it seems that the present study,as the first study in this field, can have an effective role in organizational training.t
خلاصه ماشینی:
لذا، با این تغییر رویکرد، سؤال اصلی این مطالعه به این صورت مطرح شده است : الگوهای رایج در زمینه طراحی آموزش و یادگیری محیط کار چه ویژگیهایی دارند و وجوه مشترک آن ها چیست ؟ در زمینه آموزش و یادگیری محیط کار چه الگویی برای صنعت پتروشیمی مناسب و با ویژگی های آن منطبق است ؟ این پژوهش با روش کیفی و با استفاده از رویکرد فراترکیب کیفی انجام شده و تحلیل ها در دو مرحله صورت گرفته است .
با توجه به رویکرد سیستمی حاکم بر طراحی الگوی آموزشی و یادگیری محیط کار و لحاظ نمودن مفهوم عملکرد در همه فرایندهای طراحی، به نظر میرسد مطالعه حاضر بتواند به عنوان اولین مطالعه صورت گرفته در این زمینه ، در آموزش های سازمانی صنعت پتروشیمی نقش اثربخشی ایفا نماید.
در سالهای اخیر تغییرات گستردهای در حوزه آموزش منابع انسانی اتفاق افتاده، به طوری که میتوان از این تغییر تحت عنوان گذر از آموزش مدرس محور و محتوا محور به یادگیری محیط کار و خود-یادگیری نام برد ( Chartered Institute Caly et al,2005, Reynolds,2004 & of Personnel and Development,2005, Sloman,2003, Sloman Philpott,2005،Clifford&Thorpe,2007 ).
driven learning and working صلاحیت های کلیدی تمرکز کرده و کارکنان را قادر به انجام مشاغل جاری آن ها میکند با یادگیری محیط کار که بر استفاده یکپارچه از یادگیری و اقدامات دیگر با هدف بهبود عملکرد فردی و سازمانی متمرکز است تفاوت وجود دارد.
development,workplace learning,70:20:10 learning and development model,work and learning,informal learning,enterprise learning,instructional design,learning theory,learning environment,beyond training,shift training to learning,training to learning,moving from training to learning.