چکیده:
نمادها یا نشانهها از زمان پیدایش نخستین انسانها، با جوامع انسانی همراه و همزاد بوده است. در این میان این عامل در زایش بسیاری از آثار ادبی و هنری نیز تاثیر بسزایی داشته و مشهود است. در جهان متن، متنها در گفتمان با نوشتههای پیشین و پسیناند. نشانهها که از قدرتمندترین عناصر زبان ادبی «جهان متن» اند، در فرایند همنشینی، پیوسته به آفرینش معنا میپرداند. در گفتمان بینامتنیت برداشت واحدی از متن در کار نیست. آغازی متصور نیست و مقصد متن نیز ناپید است. تنها «متن» است و خوانش مخاطب. خوانشی که به واسطه ویژگی متنهای نویسایی به آفرینش معناهای بیشمار میانجامد. بارت با اعلام مرگ نمادین نویسنده امکان پدیدار شدن معنا را فراهم میآورد، زیرا دریافته است که وجود نویسنده همیشه حامل پیشفرضهایی است که متن را به داوری شدن فرا میخواند، اما اثر ادبی در غیاب سوژه در صیرورتی که ذاتی زبان ادبی است؛ امکان به عینیت درآمدن معانی در ادراک حسی مخاطب را فراهم میسازد. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر دادههای منابع کتابخانهای به رشته تحریر درآمده است. براساس یافتههای پژوهش، نشانهشناسی، دورنمایی را ترسیم میکند تا آثار هنری و متنهای نویسایی کهن در غیاب نویسنده و آفریننده در حضور مخاطب از خود سخن بگویند و به زبان هنر ادبی چیستی خویش را آشکار سازند. اهداف پژوهش: بررسی نشانهشناسی در آرای رولان بارت. مطالعه نشانهشناسی متون نویسایی و آثار هنری کهن براساس تفکر فلسفی بارت. سوالات پژوهش: نشانهشناسی در آرای رولان بارت دارای چه مختصاتی است؟ نشانهشناسی چگونه میتواند در خوانش آثار ادبی و هنری تاثیرگذار باشد؟
AbstractIn the text world, texts are in discourse with earlier and later texts. Signs, which are considered as one of the most powerful elements of the literary language of the "textual world", are constantly creating meaning in the process of companionship. In intertextual discourse and the absence of the author, there is no single interpretation of the text and no beginning to the text and its destination is invisible. It is only intertwined layers of text and audience readings, a reading which leads to creating innumerable meanings due to the nature of written texts. Barthes makes it possible for emerging the meaning through announcing the symbolic death of the author, as he found that the existence of the author always carries presuppositions which call the text to be judged; however, however, the literary work provides the possibility of objectifying meanings in the audience's sensory perception in the absence of the subject in a way that is inherent in literary language.