چکیده:
زمینه و هدف: نیایش در تمام فرهنگهای بشری و ادیان و مذاهب جهان جایگاه خاصی دارد و تاثیر آن بر روح و روان و آرامش انسان امری مسلم است. شاعران ادب فارسی نیز بعنوان دارندگان روحهای لطیف و حساس در لابلای ابیات خود، نیایشهایی نغز و دلنشین گنجانده اند که از عمیقترین بخشهای آثارشان است. در این مقاله به بررسی نیایشهای موجود در مثنوی معنوی با تاکید بر تاثیر و سهم موضوع عشق در نیایشهای این اثر پرداخته شده است.
روش مطالعه: این مقاله براساس مطالعات کتابخانه ای و به شیوۀ توصیفی-تحلیلی انجام شده است. به این ترتیب که پس از مراجعۀ مستقیم به مثنوی معنوی و استخراج ابیات مربوط به نیایش، با تفکیک و دسته بندی آنها و سپس با رجوع به منابع مربوط، به تجزیه و تحلیل آنها پرداخته شد. جامعۀ آماری این پژوهش بر نیایشهای مثنوی معنوی، شش دفتر مثنوی معنوی اوست.
یافته ها: موضوع نیایش در شش دفتر مثنوی بصورت پراکنده وجود دارد که بسامد آن در دفتر دوم بیشتر است. اگرچه موضوع نیایش از نوع غنایی محسوب میشود، اما اکثر نیایشهای مولانا در مثنوی به شیوۀ غیرعاشقانه و از زبان شخصیتهای داستانی و در خدمت تعلیم و اندرز هستند؛ اصول و آداب نیایش را آموزش میدهند و اصولا در جایگاه ادب تعلیمی جای میگیرند و بسامد کمی از نیایشها، که آنها را نیایشهای عاشقانه مینامیم و بیشتر از زبان خود مولانا بیان شده اند، در جایگاه ادب غنایی قرار دارند.
نتیجه گیری: نیایش در مثنوی به سه دستۀ تعلیمی (درخواستی)، محض (عاشقانه) و فنا (خود خداوند) تقسیم میشود. در نیایشها و حکایات تعلیمی، شخصیتهای حکایتها، برای رفع حاجات خود اقدام به نیایش میکنند، اما در نیایشهای محض (عاشقانه) بیان حاجات کمتر دیده میشود و نیایش با معبود در شکلی عاشقانه و گفتگوی دوستانه و دوطرفه دیده میشود. در نیایش فنا، نیایشگر عاشق در وجود خداوند فانی شده و در این مقام دعاگو و اجابتکنندۀ دعا یکی میشود و آن خود خداوند است و به همین دلیل است که مولانا دعا و پرستش و مناجات را نیز به خداوند نسبت میدهد.
BACKGROUND AND OBJECTIVES: Prayer has a special place in all human cultures, religions and sects of the world and its effect on the human psyche and peace is certain. The poets of Persian literature, as the possessors of gentle and sensitive souls, have included in their verses, sweet and pleasant prayers, which is one of the deepest parts of their works. In this article, we have examined the prayers in the spiritual Masnavi with emphasis on the impact and contribution of the subject of love in the prayers of this work.
METHODOLOGY: This article is based on library studies and has been done in a descriptive-analytical manner.
FINDINGS: The subject of prayer is scattered in six books of Masnavi, the frequency of which is higher in the second book. Most of Rumi's prayers in Masnavi are non-romantic and in the language of fictional characters and are in the service of teaching and counseling. They teach the principles and etiquettes of prayer and are basically in the position of educational literature. Expressed in the language of Rumi himself, they are in the position of lyrical literature.
CONCLUSION: Prayer in Masnavi is divided into three categories: educational (request), pure (romantic) and annihilation (God Himself). In prayers and educational anecdotes, the characters of the anecdotes pray to meet their needs, but in pure (romantic) prayers, the expression of needs is less seen and the prayer with the god is seen in the form of love and friendly and two-way conversation. In the prayer of annihilation, the worshiper of love becomes mortal in the presence of God, and in this position the one who prays and the one who answers the prayer becomes one, and that is God himself, and that is why Rumi also attributes prayer, worship and supplication to God.
خلاصه ماشینی:
(رجوع شود به تصویر صفحه) پراکندگي موضــوع نيايش در شــش دفتر مثنوي نشــان ميدهد اين موضــوع از مضــامين اصــلي در ذهن و زبان مولاناست که بخصوص در دفتر دوم پس از وقفۀ دوساله اي که در سرودن آن ايجاد ميشود، پربارتر مشهود است ، گويي پس از اين وقفه ، هيچ معنايي بيشتر از سخن گفتن با خداوند و نيايش ، روح مولانا را سيراب نميکرده است ؛ زيرا اکثر وقايع و اتفاقات موجود در مثنوي، اشــارة مســتقيم و غيرمســتقيم به مولوي و يارانش دارد که بواســطۀ حکايات در اين اثر گنجانده شــده اســت ، بنابراين دور و بعيد نيســت که نيايشــهاي موجود در مثنوي نيز، حتي آنهايي که از زبان شخصيتهاي داستاني بيان شده است ، اشاره اي به خود مولانا داشته باشد.
انواع نيايش در مثنوي انواع نيايشها را ميتوان از نظر انگيزه و هدف مولانا از بيان آنها دسته بندي کرد؛ از اين منظر، نيايشها به نيايشهاي درخواستي (تعليمي) و نيايشهاي محض (عاشقانه ) و نيايشهاي فنا (خودِ خداوند) تقسيم ميشوند: نيايشهاي درخواستي (تعليمي) بيشترين نوع نيايش در مثنوي، نيايش درخواستي (تعليمي)است که شامل طرح خواسته اياست و بيشتر از زبان شخصيتهاي داستاني بيان ميشود.
در اين نوع نيايشها، نيايش صرف و بدون درخواست ديده ميشود که توسط انسان عاشق (بيشتر از زبان خود مولانا) بيان ميشود و ميتوان آنها را نيايشهاي عاشقانه نيز ناميد.