چکیده:
اعمال و افکار قهرمان حماسه، نمایانگر آرزوها و خصایص یک ملّت است؛ بههمیندلیل شناخت ویژگیهای قهرمان حماسه، در پیبردن به نقش وی در خلق محتوای حماسی اثر اهمیّت ویژهای دارد، زیرا شاعرِ حماسی با بهرهگیری از «بینش قهرمانی»، سعی داشته بنمایههای مؤثّر در حماسی ساختن محتوای اثر را مؤکّد کند. در این پژوهش که به روش تحلیلی – توصیفی و باهدف بررسی نقش «قهرمان» در ایجاد محتوای حماسی انجامپذیرفته، تلاش شدهاست با تکیهبر داستان «رستم و اسفندیار»، خصوصیات دو پهلوان/قهرمان بیهمتای شاهنامۀ فردوسی؛ «رستم» (جهانپهلوان حماسۀ ملّی ایران) و «اسفندیار» (پهلوان- شاهزادۀ رویینتن ایرانی)، بهعنوان بینش تأثیرگذارِ قهرمان در شکلگیری بنمایههای تکرارشوندۀ حماسی در شاهنامه معرفی و تحلیل شود. بر اساس یافتههای این تحقیق، برجستهترین خصایص، افکار و اعمال دو قهرمان اصلی داستان «رستم و اسفندیار» عبارت بود از: محبوب و ملّی بودن قهرمان، رویینتنبودن و داشتن نشانههای خدامایگی، اهمیّت نژادگی، ضرورت حفظ نام و ننگ و پاسداری از حرمت آزادگان، بهرهگیری از سلاح ویژه، لزوم دانایی قهرمان و مهارت در نبرد تنبهتن و زبانآوری. این ویژگیهای شاخص به شکلگیری حماسیترین داستان شاهنامه منجر شده و تمایز قهرمان حماسه با قهرمان در انواع ادبی دیگر را نشان داده است.
The actions and thoughts of the hero of the epic represent the aspirations and characteristics of a nation. For this reason, recognizing the characteristics of the epic hero is especially important in realizing his role in creating epic content, because the epic poet tries to emphasize the effective elements in creating the epic content by using the "heroic insight". In this research, which is done analytically-descriptively and with the aim of examining the role of "hero" in creating epic content, an attempt is made to rely on the story of "Rostam and Esfandiar", the characteristics of two unique heroes/hero of Shahnameh, namely "Rostam". (the hero of the world and the national epic of Iran) and "Esfandiar" (the hero – the Iranian prince of invulnerability) to be introduced and analyzed as the hero's influential vision in forming repetitive epic themes in Shahnameh. According to the findings of this study, the most prominent characteristics, thoughts, and actions of the two main heroes of the story "Rostam and Esfandiar", which led to the formation of the most epic story of Shahnameh are: the popularity and nationality of the hero, having a superficial character and signs of godliness, the importance of the race, the need to preserve the name and protect the sanctity of the free, the use of special weapons, the need for knowledge.
خلاصه ماشینی:
در اين پژوهش که به روش تحليلي – توصيفي و باهدف بررسي نقش «قهرمان » در ايجاد محتواي حماسي انجام پذيرفته ، تلاش شده است با تکيه بر داستان «رستم و اسفنديار»، خصوصيات دو پهلوان /قهرمان بي همتاي شاهنامۀ فردوسي ؛ «رستم » (جهان پهلوان حماسۀ مّلي ايران ) و «اسفنديار» (پهلوان - شاهزادة رويين تن ايراني )، به عنوان بينش تأثيرگذارِ قهرمان در شکل گيري بن مايه هاي تکرارشوندة حماسي در شاهنامه معرفي و تحليل شود.
بر اساس يافته هاي اين تحقيق ، برجسته ترين خصايص ، افکار و اعمال دو قهرمان اصلي داستان «رستم و اسفنديار» عبارت بود از: محبوب و مّلي بودن قهرمان ، رويين تن بودن و داشتن نشانه هاي خدامايگي ، اهمّيت نژادگي ، ضرورت حفظ نام و ننگ و پاسداري از حرمت آزادگان ، بهره گيري از سلاح ويژه ، لزوم دانايي قهرمان و مهارت در نبرد تن به تن و زبان آوري .
در اين پژوهش علاوه بر تحليل ويژگيهاي منحصر به فرد دو شخصّيت اصلي (قهرمان ) داستان «رستم و اسفنديار»، به عنوان دو نمونۀ پهلوان کامل در حماسۀ مّلي ايران و باتکيه بر قلمرو فکري يا محتواييِ حاکم بر آثار حماسي، تأکيد ميشود که خصايص ، اعمال و افکار قهرمانان در نوع ادبي حماسي، با قهرمانان انواع ادبي ديگر متفاوت است .