چکیده:
از رویکردهای مهم در مطالعات اسطورهشناختی متون ادبی، نظریات نورتروپ فرای در این خصوص است. پژوهش حاضر داستان رستم و سهراب در متن شاهنامه را با الگوی پیشنهادی فرای و با روش توصیفی-تحلیلی، بررسی میکند. گردآوری اطلاعات بهصورت کتابخانهای است. مطابق بررسیها، حضور عناصری مانند اسطورة زوال، مرگ فاجعهآمیز، قربانی کردن و انزوای قهرمان، داستان را با میتوس پاییز و تراژدی انزوا در نظریة فرای قرین مینماید. پس از برشماری مراحل ششگانة تراژدی در الگوی فرای، انطباق آن با سیر وقایع این داستان بررسی گردید. نهایتاً چنین نتیجه گرفته شد که بر اساس الگوی تراژدی انزوا، قهرمان اسطورهای یعنی رستم به سبب انزوای منتج از وجه خودآگاهی-اش، مرتکب عملی میشود که تجربهای فردی برایش به همراه دارد. همچنین طبق نظر فرای دربارة نقش اسطوره در انعکاس دورة اجتماعی مؤلف، نتیجه شد که شکلگیری اسطورة رستم و سهراب می-تواند بازتابی از دیدگاه فردوسی به اوضاع اجتماعی معاصرش باشد.
One of the important approaches in the mythological studies of literary texts is Northrop Frye's Theories. The present study investigates the story of Rostam and Sohrab in Shahnameh by using Frye's proposed model and by a descriptive-analytical method. The method of information gathering is the libraries method. Studies show that the presence of elements such as the myth of decay and death, catastrophic death, sacrifice, and hero isolation draws the story closer to Mitus Fall and the tragedy of isolation in Frye's theory. After mentioning the six stages of the tragedy outlined in Frye's model, its adaptation to the course of this story was examined. In the end, it was concluded that: According to the tragedy model of isolation, the hero of the myth performs an act of isolation that results from his self-consciousness, which brings with him personal experience. In addition, regarding Frye's view of the role of myth in the reflection of the author's social era, it was concluded that the formation of the myth of Rostam and Sohrab could be a reflection of Ferdowsi's view of the social situation of his period.
خلاصه ماشینی:
نقد اسطوره اي داستان رستم و سهراب بر اساس نظريات نورتروپ فراي مهدي کاظم پور استاديار، هنرهاي اسلامي ، دانشگاه هنر اسلامي ، تبريز، ايران زهرا احمدي کارشناسي ارشد، نگارگري ، دانشگاه هنر اسلامي ، تبريز، ايران چکيده از رويکردهاي مهم در مطالعات اسطوره شناختي متون ادبي ، نظريات نورتروپ فراي در اين خصوص است .
پيشينه پژوهش دربارة داستان رستم و سهراب کتاب ها، رسالات و مقالات متعددي نوشته شده است که برخي حتي به خود موضوع تراژدي در اين متن پرداخته اند که از آن جمله اند: مقالۀ "ساختار تقدير محور داستان هاي تراژيک شاهنامه " نوشتۀ ايرج مهرکي و خديجه بهرامي رهنما (١٣٩٠) عواملي که باعث شکل گيري تراژدي در داستان ميشود را به صورت موازي و همزمان در داستان هايي نظير ايرج ، رستم وسهراب ، سياوش و...
» (گرين ٤ و مورگان ٥، ١٣٧٦) جنبۀ جالب توجه انديشه هاي فراي اين نکته است که وي به رغم آنکه به استقلال ادبيات و هنر از جهان هاي فرامتن به ويژه جهان واقعي تأکيد ميورزد و اين جهت گيري به نوعي نظريه اش را به نقد ساختارگرا و فرماليسم سوق ميدهد (نامورمطلق ، ١٣٩٣)؛ اما در خصوص رابطۀ ميان اسطوره و جامعه ، نظري متفاوت از رويکرد فوق ارائه کرده و مي - نويسد: «اثر ادبي به عنوان تمثيل تاريخي، داده هاي اجتماعي دورانش ، يعني حوادث تاريخي و اشتغالات ذهني وسوسه گون و تنش ها و کشمکش هاي ساختار اجتماعي همان زمانه را انعکاس ميبخشد.