چکیده:
زمینه و هدف: پژوهش پیش رو دربرگیرنده مسائل مربوط به نظم و امنیت اجتماعی و بازتاب آن در مهمترین متون نثر ادب فارسی، از ابتدا تا سده هشتم هجری است. اهمیت و ضرورت پژوهش حاضر در این است که جای آن در مطالعات و پژوهشهای ادبی موجود تاکنون خالی بوده است. هدف از این تحقیق آن است که روشن شود، عناصر، مجریان و ابزارهای (اماکن) نظم و امنیت اجتماعی در سیر فرایند ایجاد، اعمال، چگونگی برقراری نظم و امنیت در این دوران، چگونه بازتابی داشتهاند.
روششناسی: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت روش، توصیفی بوده که با استفاده از روش آمیخته (کیفی- کمی) انجام و برای تجزیه و تحلیل دادهها، از فن تحلیل محتوا استفاده شده است. از میان جامعه آماری این دوره، با مطالعه و بررسی مهمترین متون نثر به تعداد 59 عنوان؛ عناصر، عُمّال، مجریان و ابزارهای (اماکن) نظم و امنیت اجتماعی با ذکر مصادیق مربوط به هر کدام احصاء و تبیین شده است.
یافتهها: بر حسب نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل دادهها، فرضیه پژوهش مبنی بر بازتابِ کارکرد عناصر، عمال، مجریان و ابزارهای (اماکن) نظم و امنیت اجتماعی از قبیل محتسب، شحنه، بدرقه، دربان، سرهنگ، جاندار، منهی، پاسبان، عسس، مرزبان، عامل، دریابان، روزبان، جاسوس، مشرف، استوار، دژدار، ناطور، قلعه، برج، حصار، کوتوال و... در متون نثر فارسی دوره مورد بحث، به اثبات رسیده است.
نتیجهگیری: کارکرد عناصر، مجریان و ابزارهای پیشگفته در سیر فرایند ایجاد، حفظ و ارتقای نظم و امنیت اجتماعی و یا نتیجه خلاف آن، دارای نقش و تأثیری اساسی بوده است.
Background and purpose: This investigation contains some issues regarding the social discipline and their reflection in most important Farsi prose until eighth century ah.The necessity and importance of this investigation is due to the fact that there was no literary investigation in this regard until now and This investigation aims to understand the importance and the reflection of elements,executors and tools (places ) of the social discipline in the,manner and creation of the discipline and security in this era had reacted. Methodology: This investigation is applicative regarding the aim and is descriptive regarding the method innate which used the combination method (qualitative –quantitative) and used the technique of content analysis to analyze data. Between analysis population of this era, with study and check the most important Farsi in number of 59 issues; elements, executors, tools (places) of discipline and social security with this related examples has been recognized. Findings: According to the result from analyze the date the hypothesis of investigation based on reflection of elements function, executors and tools (places) of discipline and social security like: muhtasib, shahneh, haras, escort, concierge, colonel, living things, forbidding, constable, night guard, borderer, factor, vice admiral, date guard, spy, overlooking, firm, plain guard, castle, tower, fence, castle guard, in farsi prose text has proved in this era. Conclusion: function of Reflection, executors and tools that mentioned before In the process of create, keep and promote the discipline and social security or another result have essential role and influence.
خلاصه ماشینی:
بازتاب عناصر، مجريان و ابزارهاي (اماکن ) نظم و امنيت اجتماعي در متون ادب فارسي تا سده هشتم تاريخ دريافت : ١٣٩٤/٧/١٧ تاريخ پذيرش : ١٣٩٤/١٢/١٠ 2 محمدحسن توسلي ١، روح الله مقدس از صفحة ١٦١ تا ١٨٢ چکيده زمينه و هدف : پژوهش پيش رو دربرگيرنده مسـائل مربـوط بـه نظـم و امنيـت اجتمـاعي و بازتـاب آن در مهم ترين متون نثر ادب فارسي ، از ابتدا تا سده هشتم هجري است .
از ميان جامعه آماري اين دوره ، با مطالعه و بررسي مهم ترين متون نثر به تعداد ٥٩ عنوان ؛ عناصر، عمال ، مجريان و ابزارهاي (اماکن ) نظم و امنيت اجتماعي با ذکر مصاديق مربوط به هر کدام احصاء و تبيين شده است .
اهميت و ضرورت پژوهش حاضر، در اين است که جاي آن در مطالعات و پژوهش هاي ادبي موجود تاکنون خالي بوده و هدف از اين تحقيق ، آن است که روشن شود؛ عناصر، مجريان و ابزارهاي (اماکن ) نظم و امنيت اجتماعي در متون ادب فارسي اين دوره از چه اهميتي برخوردار بوده و چگونه بازتـاب و کارکردي داشته اند.
نتيجه گيري بر حسب نتايج توصيفي و تحليلي به دست آمده از تجزيه و تحليل داده ها (واژه هـا)- در پژوهش حاضر و بررسي انجام شده - مي توان گفت که فرضيه پژوهش مبني بـر بازتـاب کارکرد عناصر، عمال ، مجريان (منابع انساني ) و ابزارهاي (اماکن ) نظم و امنيت اجتماعي در متون نثر فارسي دوره هاي مختلف به اثبات رسيده است .