چکیده:
طرح تجزیه طلبانه خاورمیانه بزرگ با ظهور داعش و تروریسم تکفیری وارد مرحله جدیدی از عملیاتی شدن خود شده است . در این راستا آمریکا و اسرائیل با یک ائتلاف غیر مستقیم با تروریسم تکفیری برای ایجاد بی ثباتی و نهایتا تجزیه کشورهای عضو جبهه مقاومت وارد عمل شده اند. نوشتار حاضر به دنبال پاسخ به این سوال مهم و اساسی است که بین حمایت آمریکا و رژیم صهیونیستی از تروریسم تکفیری و ایجاد طرح خاورمیانه بزرگ چه رابطه ای وجود دارد؟ در پاسخ به سوال فوق این فرضیه محوری مطرح می شود که : آمریکا و اسرائیل با تروریسم تکفیری نو ظهور در منطقه خاورمیانه ائتلاف نموده اند تا بتوانند شرایط را برای بی ثباتی و تجزیه کشورهای بزرگ خاورمیانه فراهم نمایند که در این میان بی ثباتی و تجزیه کشورهای عضو جبهه مقاومت حامی ایران به عنوان یکی از مولفه های طرح خاورمیانه بزرگ در اولویت اول آن ها قرار دارد. با توجه به این که تحقیق حاضر یک تحقیق کیفی است لذا روش تحقیق آن اسنادی می باشد.
خلاصه ماشینی:
نوشتار حاضر به دنبال پاسخ به اين سؤال مهم و اساسي است که بين حمايت آمريکا و رژيم صهيونيستي از تروريسم تکفيري و ايجاد طرح خاورميانه بزرگ چه رابطه اي وجود دارد؟ در پاسخ به سؤال فوق اين فرضيه محوري مطرح مي شود که : آمريکا و اسرائيل با تروريسم تکفيري نو ظهور در منطقه خاورميانه ائتلاف نموده اند تا بتوانند شرايط را براي بي ثباتي و تجزيه کشورهاي بزرگ خاورميانه فراهم نمايند که در اين ميان بي ثباتي و تجزيه کشورهاي عضو جبهه مقاومت حامي ايران به عنوان يکي از مؤلفه هاي طرح خاورميانه بزرگ در اولويت اول آن ها قرار دارد.
با توجه به اين که بخش هايي از نفت و انرژي مورد نياز آمريکا از خاورميانه تأمين مي شود و ثبات هژموني آمريکا در خاورميانه به ثبات صدور انرژي در اين منطقه وابسته است و از سوي ديگر تأمين امنيت متحد استراتژيک آمريکا يعني اسرائيل نيز در گرو ايجاد يک خاورميانه جديد ومتناسب با اهداف فوق است بنابراين اگر اصلاح نظام آموزشي منطقه ، تلاش براي نهادينه کردن مؤلفه هاي دموکراسي غربي در خاورميانه ، تغيير مرزهاي جغرافيايي آن و ايجاد کشورهاي ذره اي و جديد را به عنوان اولويت هاي اصلي طرح خاورميانه بزرگ در نظر بگيريم عملياتي نمودن آن ها مستلزم ايجاد شرايط و تدابير جديد توسط قدرت هايي است که طراح اين پروژه هستند.