چکیده:
بر اساس آموزههای فقهی و اسلامی رعایت حجاب اسلامی به عنوان یکی از مؤلفههای اصلی و در عین مورد تاکید دین اسلام است. از این رو برخلاف تصویر نادرستی که از دین در برخی از اذهان شکل گرفته است حفظ کرامت افراد همانند بانوان بی حجاب که موضوع بحث حاضر است نیز از جمله اموری است که مورد مداقه دین قرار گرفته است که حکومت اسلامی باید به عنوان یک آسیب اجتماعی با این مقوله برخورد مناسب نماید. به نظر میرسد صرف برخوردهای انتظامی معمول با این اقدامات علیرغم این که مجرمانه است نه تنها کارگر نیست، بلکه نتیجه معکوس نیز به بار دارد، باعث میشود به عنوان یک تهدید منتقابل به دین قضیه نگریسته شود. در این مقاله با رویکردی توصیفی-تحلیلی به روش کتابخانهای و اسنادی در پی پاسخ بدین سؤال هستیم که هستیم؛ آیا اساساً ممکن است بر اساس آموزههای اسلامی در قالب رویکردهای پیشگیری از منظر جرمشناسی اسلامی با اصلاح مأموریتهای پلیسی تهدید متقابل بدحجابی بانوان را به فرصت تبدیل کنیم؟ به نظر میرسد پاسخ مثبت است، باید تاکید نمود اقدامات حاکمیت در رویکردهای پلیس ضمن گذر سطحی در برخورد پلیسی جرم تظاهر به عمل حرام در مصداق بدحجابی به نوعی رویکردهای کرامت محور فقهی و جرم شناسی اسلامی را در قالب پیشگیری از جرم را مورد آغاز قرن پانزدهم هجری شمسی توجه جدی قرار دهد.
According to Islamic and jurisprudential teachings, observing the Islamic hijab is one of the main components and at the same time emphasizes the religion of Islam. Hence, contrary to the erroneous image of religion that has been formed in some minds, preserving the dignity of individuals such as women without hijab, which is the subject of the present discussion, is also one of the issues that have been examined by religion. This category should be dealt with appropriately. It seems that the mere disciplinary action against these actions, despite the fact that they are criminal, not only does not work, but also has the opposite effect, which makes it be seen as a reciprocal threat. In this article, with a descriptive-analytical approach using library and documentary methods, we seek to answer the question that we are; Is it basically possible, based on Islamic teachings, in the form of prevention approaches from the perspective of Islamic criminology, to modify police missions and turn the reciprocal threat of women's indecency into an opportunity? It seems that the answer is yes. Solar pay serious attention.
خلاصه ماشینی:
در اين مقاله با رويکردي توصيفي - تحليلي به روش کتابخانه اي و اسنادي در پي پاسخ بدين سؤال هستيم که هستيم ؛ آيا اساسا ممکن است بر اساس آموزه هاي اسلامي در قالب رويکردهاي پيشگيرياز منظر جرم شناسي اسلامي بااصلاح مأموريت هاي پليسي تهديد متقابل بدحجابي بانوان را به فرصت تبديل کنيم ؟ به نظر ميرسد پاسخ مثبت است ، بايد تأکيد نمود اقدامات حاکميت در رويکردهاي پليس ضمن گذر سطحي در برخورد پليسي جرم تظاهر به عمل حرام در مصداق بدحجابي به نوعي رويکردهاي کرامت محور فقهي و جرم شناسي اسلامي را در قالب پيشگيري از جرم را مورد آغاز قرن پانزدهم هجري شمسي توجه جدي قرار دهد.
حال اگر بخواهيم با نگاه به درون بدين مقوله نگاه کنيم در قالب ديد آسيب شناسانه به قضيه بنگريم گشت ارشاد نه تنها به عنوان يک واکنش پيشگيري انتظامي نتوانسته باعث کاهش ترس در جامعه و در نهايت جلب اعتماد عمومي شود بلکه باعث نوعي تهديد اجتماعي ٥٦ نسبت به بانوان بدحجاب به عنوان بخشي از جامعه شده است که رهبري انقلاب آن را صرفا يک نقض نه جرم و معضل اجتماعي لاينحل معرفي کرده اند پس جدا بايد در رويکرد کنوني اين طرح با رويکردهاي مبتني با فرهنگ اسلامي و 57 ايراني بر اساس آموزه هاي جرم شناسي اسلامي ريل گذاري جديدي صورت پذيرد.