چکیده:
معماری خانههای سنتی ایرانی دارای شاخصهای کیفی فراوانی بودهاند که تمام ابعاد زندگی همچون ابعاد اجتماعی-فرهنگی را دربر میگیرند؛ ازجمله شاخصهای کیفی بسیار مهم در خانههای سنتی ایرانی، وجود فضاهای مابین است که در معماری سنتی ایران اصطلاحاً «ایوان» نامیده میشود. این پژوهش بهدنبال پاسخ به این پرسش است که، آیا تأثیر ایوان به عنوان یک فضای سازماندهنده بر ایجاد و تقویت «تعاملات» اجتماعی ساکنین بهعنوان یکی از مهمترین ابعاد اجتماعی-فرهنگی خانۀ ایرانی، قابل اثبات است یا فقط نسبتی است که از سر دلبستگی و یا تفنن به معماری ایرانی داده می شود؟ این مهم در خانههای سنتی ایران به کمک نظریۀ «نحو فضا»، مورد بررسی قرار میگیرد. نظریۀ نحو فضا نگرشی است بیانگر این موضوع که وضعیت پیکرهبندی فضا چگونه یک معنای اجتماعی و فرهنگی را بیان میکند. تعاملات اجتماعی موجود در یک محیط معنایی است که میتوان آنرا در پیکرهبندی آن محیط مورد سنجش قرار داد؛ بدینترتیب، خانههای سنتی کاشان در مرکز ایران، بهدلیل وجود فضاهای مابین متنوع در آن، نمونههای مناسبی برای تحلیل تعاملات بهعنوان یک رفتار اجتماعی است. این پژوهش، ازجمله پژوهشهای موردی با شیوۀ تحقیق ترکیبی دربرگیرندۀ روش توصیفی، تحلیلی و درنهایت استدلال منطقی است. موضوع پژوهش با مطالعات کتابخانهای، شبیهسازی نرمافزار UCL Depth map و مقایسۀ تطبیقی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان میدهد که در خانههای سنتی کاشان فضای ایوان بهعنوان یک فضای تأثیرگذار بر ایجاد و تقویت تعاملات موجود در فضاهای سازماندهیشده در اطرافش، نقش مهمی داشته است. همچنین ایوان بهعنوان یک فضای مهم در ایجاد سلسلهمراتب در خانههای سنتی از همارزش شدن فضاها جلوگیری کرده و حریمها را بهطور صحیحی در سازماندهی موجود فضاها، ایجاد میکند. نتیجۀ مهم دیگر، تأثیر ترکیب شکلی خانهها بر ایوان و تأثیر متقابل آن بر سایر فضاهای اطراف است، که در اینمیان خانههای با پلان Lشکل، بیشترین میزان همپیوندی را دارا میباشند. این موضوع بیانگر صورتگیری تعاملات بیشتر فضاها در این نوع از پلانها است.