چکیده:
در این نوشتار هدف اصلی، شناخت اندیشه و جهان بینی خیام است . هدف جزئی تر، نقبی بر معمای هستی از دیدگاه خیام با کنکاش در اشعار وی است . مطالب با برگ برداری از منابع نوشتاری مکتوب با شیوه ای تحقیقی توصیفی بیان شده است ، که جنبه دانش افزایی دارد. خیام متفکری است که در جوانی فراگیر دانش حدیث ، تفسیر، فلسفه ، حکمت و ستاره شناسی بوده و بر اثر شناخت و بهره گیری از نبوغ خود امروز در جهان شهرت فراوان دارد.
خیام در جوانی دانش فقه را در محضر امام موفق نیشابوری آموخته ، بعد به دعوت سلطان جلال الدین ملکشاه سلجوقی و وزیرش نظام الملک به اصفهان رفته تا سرپرستی رصدخانه اصفهان را به عهده گیرد. هجده سال در اصفهان ساکن بوده است تا توانسته با مدیریتی کارا زیج ملکشاهی را تهیه کند و در همین سال ها طرح اصلاح تقویم ایران را نیز، تنظیم کرده است . پس از مرگ ملکشاه و کشته شدن نظام الملک ، خیام مورد بیمهری قرار گرفته ، و اصفهان را به قصد مرو ترک کرده است . در زمان خیام فرقه های مختلف سنی و شیعه ، اشعری و معتزلی سرگرم بحث ها و مجادله های اصولی و کلامی بوده اند که در تفکر خیام بی تاثیر نمی شوند. تصحیح اشعار خیام به همت محمد علی فروغی در١٣٢٠ هجری به انجام رسیده است . شهرت او در مشرق زمین به دلیل اصلاح تقویم ایرانی و
در غرب به ترجمه رباعیاتش ، به یاری فیتز جرالد بوده است . مضمون اشعار و مشرب فلسفی خیام را تحت عناوین : راز آفرینش ، درد زندگی، از ازل نوشته ، گردش دوران ، ذرات گردنده ، هر چه باداباد، هیچ است ، دم را دریابیم ، خیام و ریاضیات به شمار درآورده اند. خیام نیشابوری که در سده نخست قرن پنجم هجری در سال ٤٠٧ ه . در نیشابور متولد شده بود، در سال ٥٠٢ ه . وفات یافته است .
خلاصه ماشینی:
«خيام رباعياتش را بيشتر به دنبال تفکرات فلسفي خود سروده و قصد او از ساختن آنها شاعري نبوده و به همين دليل وي در دوران خود شهرتي در شاعري نداشته و به نام حکيم و فيلسوف شناخته مي شده است ، ولي، بعد ها که رباعي هاي لطيف فيلسوفانه وي شهرتي فراملي به دست آورده اند، نام او در شمار شاعران درآمده و بيشتر از اين جنبه مشهور شده است » (زرين کوب ، ١٣٥٣: ٩٨).
در حالي که جبر، تلاش و اميد را نفي ميکند ولي، خيام باز از کوشش دم نمي زند: بر لوح نشان بودني ها بوده است پيوسته قلم ز نيک و بد فرسوده است در روز ازل هر آنچه بايست بداد غم خوردن و کوشيدن ما بيهوده است او جهان را هيچ فرض مي کند و اين هيچ ، مرکز اصلي ديدگاه خيام از زندگي است .
براي نمونه ، استاد محمد تقي جعفري، اشعار خيام را نقد و بررسي کرده است و در مورد ايشان مي گويد که اعتبار و ارزش بزرگ خيام مستند به آثار فلسفي و علمي اوست و بدين وسيله رباعيات وي داراي اعتبار و ارزش شده و مورد توجه مردم بسياري، به ويژه ، در دوران هاي اخير قرارگرفته است .
رباعي هاي خيام در کمال فصاحت و بلاغت ، سادگي و رواني، دور از تصنع و تکلف سروده شده اند و همين سادگي از زبان و ادب فارسي است که اشعار او را خواندني و زيبا براي تفکر مي سازد، و سبب شده است در کنار فهم خردمندانه او، در گذر زمان باعث شهرت وي گردند.