چکیده:
نوستالژی در ادبیات، رفتاری محسوب میشود که معمولا به صورت ناخودآگاه در شاعر یا نویسنده بروز
میکند و در چارچوب سبک شناسی مولف مدار، به ویژه هنگام بررسی روانشناختی اثر بسیار اهمیت
مییابد. در این تحقیق مفهوم حسرت و اندوه (نوستالژی) در شعر نو با تاکید بر اشعار گلچین گیلانی تجزیه
و تحلیل می شود. یکی از این اصول توجه و تاکید عمیق بر حس نوستالژیدادن دوران خوش گذشته (به
ویژه در ایام پیری)، ناکامی در زندگی شخصی، حسرت و تاسف عمیق به علت از دست دادن عزیزان،
ناکامی در رسیدن به آرمان های اجتماعی، وفاداری به وطن و یادبود سرزمین به هنگام زندگی در غربت و.
از جمله جلوه های نوستالژیک است که در این پژوهش در شعر این شاعر اشاره میشود
خلاصه ماشینی:
عناصر نوستالژيک شخصي (حسرت و اندوه فردي) در اشعار نو گلچين گيلاني مرضيه هرمزي کارشناسي ارشد زبان و ادبيات فارسي دانشگاه آزاد اسلامي واحد بندرعباس ، ايران چکيده نوستالژي در ادبيات ، رفتاري محسوب ميشود که معمولا به صورت ناخودآگاه در شاعر يا نويسنده بروز ميکند و در چارچوب سبک شناسي مؤلف مدار، به ويژه هنگام بررسي روانشناختي اثر بسيار اهميت مييابد.
پيشينه تحقيق تاکنون هيچ پايان نامه يا پژوهش مستقل و گسترده اي که به مفهوم نوستالژي در شعر گلچين ، پرداخته باشد منتشر نشده است ، اما در برخي از مقاله ها به موضوع نوستالژي در شعر فارسي پرداخته شد که تعدادي از آن ها عبارتند از: شريفيان (١٣٨٦) در مقاله اي با عنوان «بررسي فرايند نوستالژي در اشعار سهراب سپهري» در مجله زبان و ادبيات فارسي (پژوهشنامه ادب غنايي) انتشار يافته است ، ابعاد نوستالژي در شعر سهراب را تحليل و تفسير کرده است که در بخش خاطره ي فردي به نوستالژي دوري از وطن به عنوان غم غربت و در بخش نوستالژي اجتماعي تحت عنوان شاعران و خاطره ي جمعي به دلتنگي سهراب براي اسطوره هاي ايران ، با ذکر شواهد شعري بررسي شده است .